قالب های فارسی وردپرس 2

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 2

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

تفاوت بین مودم، روتر، اکسس پوینت و سوییچ به زبان ساده

وصل‌شدن به دنیای نامتناهی اینترنت، امری بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. در چند ثانیه وای‌فای دستگاه را روشن و آن را به مودم وصل و زومیت را در گوگل جست‌و‌جو می‌کنید و تمام. شما هم‌اکنون به اینترنت متصل هستید.

دراین‌بین، وقتی مشکلی برای تجهیزاتتان پیش می‌آید یا اینکه حس می‌کنید زمان ارتقای تجهیزات اینترنتی‌تان فرارسیده، به برخی اصطلاحات برمی‌خورید که شاید در نگاه اول هم‌معنا باشند؛ اما تفاوت‌هایی باهم دارند. 

اصطلاحات مهمی که دراین‌میان مطرح می‌شوند، مودم، روتر، اکسس‌پوینت و سوییچ هستند که تفاوت‌های بین آن‌ها، شمار زیادی از کاربران را سردرگم می‌کند. زومیت را همراهی کنید تا درادامه، به‌ زبان ساده تفاوت‌های موجود در بین این تجهیزات را برایتان شرح دهیم.

مودم شما را به اینترنت متصل می‌کند

مودم (Modem) درحقیقت، دروازه‌ی شما برای ورود به اینترنت است. کابلی ویژه یا تار نوری (فیبر نوری) یا خط تلفن از سمت شرکت مخابرات وارد محله‌ی شما می‌شود و به داخل خانه‌ می‌رسد و به مودم وصل می‌‌شود. مودم صفرها و یک‌های دیجیتالی کامپیوتر شما را به اطلاعات آنالوگ (قیاسی)تفسیر می‌کند و به کابل یا سیم تلفن تحویل می‌دهد. این عمل ماژولیشن (Modulation) نامیده می‌شود.

مودم دروازه‌ی ورود به اینترنت است

برعکس این اتفاق نیز رخ می‌دهد؛ یعنی مودم سیگنال‌های آنالوگ دریافتی را به صفر و یک تفسیر می‌کند و به کامپیوتر می‌فرستد. این عمل دی‌‌ماژولیشن (Demodulation) نام دارد. جالب است بدانید نام مودم هم از ترکیب این دو عبارت می‌آید: Modulation+Demodulation=Mo-Dem. 

معمولا بسته به جایی‌که در آن زندگی می‌کنید، برخی از ارائه‌دهندگان سرویس‌های اینترنتی (ISP) مودمی با هزینه‌ی کمتر درمقایسه‌با قیمت‌های معمول دیگر دراختیارتان قرار می‌دهند. تهیه‌ی مودم مناسب می‌تواند تأثیر درخورتوجهی بر کیفیت اینترنت دریافتی بگذارد؛ پس، باید همواره گزینه‌های مناسب را انتخاب کنید.

روتور ایسوس ASUS RT-AC5300

روتر دستگاه‌های شما را به‌ یکدیگر و مودم متصل می‌کند

اگر فقط یک کامپیوتر در خانه داشته باشید، به‌سادگی می‌توانید آن را مستقیما ازطریق کابل اترنت (Ethernet) به مودم وصل و از اینترنت استفاده کنید. این درحالی است که اکثر استفاده‌کنندگان از اینترنت، بیشتر از یک کامپیوتر در خانه دارند. بسیاری از افراد درکنار کامپیوتر، دستگاه‌های دیگری نیز همچون گوشی‌های هوشمند و تبلت و کتاب‌خوان الکترونیکی دارند و آن‌ها را نیز به اینترنت وصل می‌کنند.

مودم‌های سیمی نمی‌توانند داده‌های اینترنتی را هم‌زمان به چندین دستگاه بفرستند؛ چراکه این مودم‌ها معمولا فقط یک درگاه اترنت دارند؛ بنابراین، فقط می‌توانند یک IP Address بسازند. گفتنی است آی‌پی آدرس مکان شما را برای اینترنت مشخص می‌کند. به‌بیان ساده‌تر، آی‌پی آدرس حکم آدرس خیابان محل زندگی‌تان را در دنیای واقعی ایفا می‌کند.

اگر آی‌پی آدرس مودم حکم آدرس خیابان محل زندگی را داشته باشد، آی‌پی آدرس‌های داخلی روتر در نقش پلاک هر آپارتمان ظاهر می‌شوند

روتر (Router) تمامی دستگاه‌های خانه‌ی شما را ازطریق کابل اترنت یا وای‌فای به‌ یکدیگر و سپس آن‌ها را به مودم وصل می‌کند. این کار باعث می‌شود هریک از دستگاه‌ها آی‌پی آدرس داخلی مختص به‌خود را داشته باشد. روتر ازطریق همین آی‌پی آدرس‌ها می‌تواند ترافیک بین دستگاه‌ها را مسیریابی کند. به این عمل روتینگ می‌گویند.

اگر آی‌پی آدرس مودم حکم آدرس خیابان ساختمان محل زندگی را داشته باشد، آی‌پی‌ آدرس‌های داخلی روتر حکم پلاک هریک از آپارتمان‌های آن ساختمان را ایفا می‌کند. در اینجا، مودم اطلاعات اینترنت را دریافت می‌کند و آن‌ها را به روتر می‌فرستد و درنهایت، روتر این اطلاعات را به دستگاه مقصد ارسال می‌کند. دقیقا به‌همین دلیل است که اگر هم‌زمان با گوشی و لپ‌تاپ به اینترنت وصل شوید و ازطریق لپ‌تاپ بخواهید بررسی ویدئویی گلکسی اس ۱۰ پلاس را از زومیت تماشا کنید، این ویدئو روی لپ‌تاپ پخش خواهد شد و نه گوشی. 

شبکه‌ای که روتر ایجاد می‌کند، با نام شبکه‌ی محلی (برگردان عبارت Local Area Network یا LAN) شناخته می‌شود. همین شبکه‌ی محلی، شما را به شبکه‌ی وسیع‌تری به‌نام شبکه‌ی گسترده (برگردان عبارت Wide Area Network یا WAN) متصل می‌کند. در بسیاری از خانه‌ها، WAN معادل همان اینترنت است. 

البته، تمامی روترها به وای‌فای مجهز نیستند و برخی از آن‌ها صرفا ازطریق کابل‌های اترنت، کامپیوترها را به‌هم وصل می‌کنند. دقیقا همینجا است که اکسس‌پوینت وارد بازی می‌شود.

انجنیوس engenius ecb600

اکسس‌پوینت،برقراری اتصال بی‌سیم را امکان‌پذیر می‌کند

سال‌ها پیش، تمامی کامپیوترها ازطریق مجموعه‌ی درهم‌پیچیده‌ای از سیم‌ها به اینترنت متصل می‌شدند. امروزه با پیشرفت فناوری، این امکان فراهم شده بتوانیم تمامی این دستگاه‌ها را ازطریق وای‌فای به شبکه‌ی خانگی و به‌تبع، اینترنت وصل کنیم. برای عملی‌کردن این کار، به وسیله‌ی خاصی نیاز داریم تا سیگنال بی‌سیم را در محیط پخش کند.

اکسس‌پوینت بی‌سیم یا نقطه‌ی دسترسی بی‌سیم (Wireless Access Point) معمولا ازطریق درگاه اترنت به روتر وصل می‌شود و ازطریق فرکانس بی‌سیم، با دستگاه‌های دیگر فاقد اتصال اترنت با روتر ارتباط برقرار می‌کند. روترهایی که اکثر کاربران خانگی دراختیار دارند، به اکسس‌پوینت داخلی مجهزند و این، یعنی نیازی نیست جداگانه آن را تهیه کنید. 

اکسس‌پوینت به‌صورت مستقل نیز فروخته می‌شود

فراموش نکنید اکسس‌پوینت به‌صورت مستقل نیز فروخته می‌شود. این نوع اکسس‌پوینت‌ها برای محیط‌های شرکتی کاربرد دارند؛ چراکه می‌توانید با استفاده از چندین اکسس‌پوینت، شبکه‌ی خود را در محیط وسیع‌تری پخش کنید تا افراد حاضر در شرکت بتوانند هرجا که هستند، به‌راحتی به اینترنت متصل شوند.

البته از مدتی قبل، افرادی که در خانه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند، به تهیه‌ی کیت‌های شبکه‌ی مِش بی‌سیم (Mesh Network) روی آورده‌اند. فناوری شبکه‌ی مِش بی‌سیم به‌مراتب کارایی بهتری درمقایسه‌با تجهیزاتی مثل اکسس‌پوینت‌ها دارد. برای آشنایی بیشتر با فناوری شبکه‌ی مِش بی‌سیم، می‌توانید وارد این مقاله در زومیت شوید.

سوییچ / سوئیچ / Switch

سوییچ کامپیوترهای بیشتری را به روتر متصل می‌کند

تمامی روترها درگاه اترنت دارند؛ اما بسته به اندازه و نوع روتری که از بازار تهیه می‌کنید، این درگاه‌ها ممکن است چندان زیاد نباشند و نتوانید تمامی کامپیوترهای خود را به آن‌ها متصل کنید. این موضوع به‌ویژه در عصر فعلی می‌تواند دردسرساز شود؛ چراکه در دوره‌ی خانه‌‌های هوشمند زندگی می‌کنیم و وسایل این‌ گونه خانه‌ها، معمولا به درگاه‌هایی مثل اترنت نیازمند هستند.

اگر تمامی درگاه‌های اترنت موجود در روترتان را دستگاه‌های مختلف استفاده کنند و دیگر درگاهی باقی نماند، سوییچ (Switch) وارد کار می‌شود و می‌تواند درگاه‌های اترنت بیشتری به روتر اضافه کند تا از‌این‌طریق، دستگاه‌های بیشتری به آن وصل شوند. برای این کار فقط کافی است دستگاه‌های اضافی خود را به سوییچ و سپس، سوییچ را به روتر وصل کنید. بدین‌ترتیب دستگاه‌های یادشده در شبکه‌ی شما ظاهر خواهند شد.

سوییچ را با هاب اشتباه نگیرید

به‌خاطر داشته باشید برای استفاده از سوییچ به روتر نیاز دارید. سوییچ برخلاف روتر نمی‌تواند به‌طور مستقل آی‌پی آدرس‌های مخصوصی به دستگاه‌‌هایتان اختصاص دهد. این وسیله حتی توانایی ایجاد شبکه را نیز ندارد. درواقع، روتر حکم پلیس کنترل ترافیک را برای سیگنال‌های ورودی دارد. 

سوییچ را با هاب (Hub) اشتباه نگیرید. این دو شباهت زیادی به‌ یکدیگر دارند و افراد بسیاری آن‌ها را از هم تشخیص نمی‌دهند. با وجود شباهت بین سوییچ و هاب، این دو وسیله عملکرد متفاوتی دارند. هاب وسیله‌ای است که چندین رایانه را در یک شبکه‌ی محلی به یکدیگر متصل می‌کند. هریک از اطلاعاتی که در شبکه ردوبدل می‌شود، به تمام پورت‌های هاب ارسال می‌شود که سوی دیگر آن وسیله‌ای دیگر قرار دارد. درواقع، هاب به‌جای مسیریابی ترافیک بین چندین دستگاه، صرفا سیگنال ورودی را می‌گیرد و آن را در تمامی دستگاه‌های شبکه کپی می‌کند. برای دانستن جزئیات بیشتر درباره‌ی تفاوت‌های بین روتر و سوییچ و هاب از شما دعوت می‌کنیم این مقاله‌ حسین خلیلی‌صفا را مطالعه کنید.

روتر لینکسیس XAC1900

این تجهیزات را می‌توان در یک دستگاه با یکدیگر ادغام کرد

افراد کمی هستند که در خانه‌‌شان، مودم و روتر و اکسس‌پوینت جداگانه داشته باشند. امروزه، می‌توان تمامی این تجهیزات را در داخل یک وسیله‌ی ویژه پیدا کرد. برای مثال، همان‌طورکه گفتیم، بسیاری از افراد از روترهای بی‌سیم استفاده می‌کنند و همین روترها اکسس‌پوینت داخلی دارند؛ بنابراین، به تهیه‌ی اکسس‌پوینت مستقل نیازی نیست. 


افزایش ورودی موتورهای جستجو

SEO یا بهینه سازی بر اساس موتورهای جستجو درواقع پذیرش به بیچارگی اصلی سایت های وب دانشمند گستر یعنی شدامد هدفمند یا آمار بالای بازدید کنندگان از سایت است
مهمترین عامل برای موفقیت یک وب سایت در بستر وب جلب نظاره گر می باشد و متمایز از خدمات ارایه شده در آن، باید بازدید کننده داشته باشد و بطور کلی تعداد بازدیدکننده گان یک سایت برگ برنده آن برای کسب موفقیت در دنیای وب است. این جستار خصوصا در مورد سایتهایی با اهداف تجاری صدق می کند.روشن است که تنها یک طراحی جذاب و قابل توجه تضمینی برای بازدید کاربران به سایت نمی باشد، بلکه باید بینندگان را به طریقی به سایت جذب نمود. بی گمان بهترین مسیر برای رفع نیازهای اطلاعاتی کاربران، موتورهای جستجو می باشند. یعنی اگر در جستجوی کسب اطلاعات در رابطه با موضوعی خاص و یا به تعقیب خدمات و یا کالایی باشید، در اولین گام به سراغ موتورهای جستجوگر خواهید رفت. امروزه موتورهای جستجو یکی از ابزارهای قدرتمند و مهم در بستر وب می باشند و کمک کثرت به کاربران اینترنتی می نمایند که آمارها نیزگواهی بر این ادعا می باشند :
» 82 درصد کاربران اینترنت، موتورهای جستجوگر را آلت اصلی خویش برای یافتن وب سایت ها عنوان کرده اند.
» 57 درصد از کاربران اینترنت، هر روز جستجو می کنند و 46 درصد این جستجوها برای کالا یا خدمات است. (منبع: SRI )
» 85 درصد ترافیک هدفمند در اینترنت، را موتورهای جستجوگر مایه می شوند.
(منبع: Institute of Technology 7th www user survey –Georgia)
با ملاحظه آمارها پر واضح است که موتورهای جستجو ابزارهای توانمندی هستند الی کاربران بتوانند از این روش کالا، خدمات یا به طور کلی اطلاعات مورد بیچارگی خویش را در وب بیابند.امروزه بیشتر کاربران وبسایتها دریافته اند که 10 مکشوف اول موتورهای جستجو ( صفحه اول) خواسته آنها را برآورده می کند و نتیجه دلخواه را به آنان عرضه می نماید.بر بنیاد پاره ای ارزیابی ها نزدیک 70 درصد کاربران از بین 10 یافته نخست موتور جستجو هدف خویش را می یابند.
توجه دقیق به این ارزیابی و آمارهای بیان شده اهمیت کسب رتبه بالا در موتورهای جستجو را به وضوح ذکر می کند.به گونه ای که داشتن رتبه بالاتر در موتور جستجو یعنی جذب بازدیدکننده اغلب و در نتیجه افزایش بازدید از گوگل  و بازده وبسایت مربوطه. تکنیکهای مربوط به بهینه سازی در موتورهای جستجو ( سئو – seo ) نقشی تعیین کننده در نیل به این مقصود دارند.بدون seo ( سئو ) کامیابی در وب معنا و مفهومی بعید ازذهن خواهد داشت.
موتورهای جستجو به نوعی رایزن برای جستجو کننده گان و افزار الکترونیکی هوشمند بازاریابی ( SEM ) برای صاحبان کالا و خدمات تبدیل گشته اند.با روشن شدن اهمیت و نقش موتورهای جستجو روشن است که هر وبسایت برای موفقیت بایستی در نتایج و مکشوف های موتورهای جستجو حضور داشته باشد.وحضور داشتن در نتایج اول موتورهای جستجو نیز با روشها و تکنیکهای خاصی امکانپذیر است که بایستی در ساختار فنی وبسایتها لحاظ شود. ثبت وبسایت در موتورهای جستجو نخستین گام برای نیل به مقصود است ولی نکته ای که نباید فراموش کرد آن است که فقط ثبت در این موتورها کافی نیست چرا که معمولا کاربران نتیجه مورد نظر خویش را در صفحه نخست و یا دوم چشمداشت دارند، بنابراین فتح در چشم وهمچشمی برای قرار اخذ در صفحات نخست در جستجوی کلمات کلیدی خاص زیاد اهمیت دارد.
اگر تا به حال از طریق وبسایت خود موفقیت چشمگیری نداشته اید یا داشته اید ولیکن می خواهید موفقیتتان چشمگیرتر شود به سئوالات پایین پذیرش صادقانه دهید … !
آیا این برای شما دلخواه نیست که بتوانید فرآورده یا خدمات خویش را در معرض دیدن مشتریان نهفته آنها پیمان دهید؟
آیا این یرای شما دلخواه نیست که بتوانید در یافته های اول موتورهای جستجوی قدرتمندی چون گوگل و یاهو قرارگیرید و از این روش گستره مشتریان خویش را از محدودیت محیط‌ و زمان برهانید؟
آیا این برای شما مطلوب نیست که مشتریان خفته محصولات یا خدمات شما در سراسر مملکت یا حتی جهان فقط با فشردن چند دکمه شما را بیایند و باشما پیوستگی استوار نمایند؟!
اگر استجابت شما به سئوالهای فوق مثبت است در نظر داشته باشید که ما طرح کامل و آزموده شده ای برای بهینه سازی صفحات و اعمال روشها و تکنیکهای ویژه در آنها قبل از معرفی و ثبت سایت در موتورهای جستجو و نیز نظارت و حفاظت رتبه به دست آمده ( Positioning ) پس از ثبت در موتور های جستجو داریم الی جوینده شما ، کاشف باشد. به عنوان نمونه شما اگر در وبسایت خویش اقدام به ارائه و فروش کتاب می نمایید بدیهی است که میل دارید وقتی کاربران واژه کتاب و موارد همانند را در اینترنت جستجو می کنند وبسایت شما در دسترشان قرار گیرد
SEO =Search engine optimization
SEM =Search engine marketing
SEO چکیده ای از عبارت Search Engine Optimizer (بهینه ساز موتور جستجو) می باشد. این واژه همچنین مفهوم عام تر بهینه سازی موتور جستجو (Search Engine Optimization) را شامل می شود. وظیفه SEO ها (بهینه ساز های موتور های جستجو ) فراهم آوردن امکانات گوناگون برای سایت ها و وب مسترها ، از بهینه سازی ساختار سایت گرفته الی ثبت در موتورهای جستحو و دایرکتوری ها، ایجاد امکان تبادل لینک با سایر سایت هاو … می باشد. SEM چکیده ای از عبارت Search Engine Marketing است که به بازاریابی از طریق موتورهای جستجو اشاره دارد .

زمان مهار امپراطوران داده و گرفتن قدرت از آن‌ها فرا رسیده است

ابتدای امسال، هنگامی که مارک زاکربرگ برای توضیح درباره‌ی نحوه‌ی دستیابی شرکت مشاوره‌ی سیاسی کمبریج آنالیتیکا به اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک بدون اطلاع یا رضایت آن‌ها در برابر کنگره حاضر شد، یکی از سوال‌های مهم و هدفدار از جانب لیندزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت کارولینای جنوبی مطرح شد. وی در جلسه‌ی کنگره خطاب به مدیرعامل غول شبکه‌ی اجتماعی پرسید: «بزرگ‌ترین رقیب شما کیست؟» پس از آنکه زاکربرگ در پاسخ از گوگل، اپل، آمازون ومایکروسافت با عنوان شرکت‌هایی که کسب‌وکارهایشان در برخی جنبه‌ها با محصولات فیسبوک هم‌پوشانی دارد، نام برد، گراهام سوال خود را مجددا به نحو دیگری مطرح کرد:

«اگر من یک خودروی فورد بخرم و برایم خوب کار نکند و از آن خوشم نیاید، می‌توانم یک شورولت انتخاب کنم. [اما] اگر از فیسبوک آزرده‌خاطر شوم، چه محصول مشابهی هست که بتوانم به سمت آن بروم؟» اندکی بعد، سناتور به اصل مطلب بازگشت و پرسید آیا مدیرعامل فیسبوک فکر نمی‌کند که این شبکه‌ی اجتماعی بر سرویسی که ارائه می‌کند، انحصار دارد؟ زاکربرگ در پاسخ گفت: «به هیچ وجه چنین تصوری ندارم».

اما در نظر بسیاری از افراد، فیسبوک یک انحصارگر است. این شرکت با در اختیار داشتن بیش از دو میلیارد کاربر، یکه‌تاز بی‌رقیب عرصه‌ی شبکه‌های اجتماعی است و شرکت‌های دیگر همچون توییتر واسنپ‌چت به گرد پای آن هم نمی‌رسند. فیسبوک در کنار آمازون و گوگل که تحت مالکیت هلدینگ آلفابت قرار دارد، دنیای اینترنت را به تسخیر خود درآورده است. گاهی اوقات از اپل و مایکروسافت نیز با عنوان شرکت‌های رقیب این سه نام برده می‌شود؛ اما زمینه‌ی کاری این دو غول فناوری تنوع بیشتری دارد و کمتر بر اینترنت متمرکز است؛ به‌گونه‌ای که مایکروسافت حوزه‌ی نرم‌افزارهای تجاری را تحت سلطه دارد و حاکمیت اپل بر دنیای گوشی‌ها و دیگر دستگاه‌های سخت‌افزاری تثبیت شده است.

یک تفاوت مهم دیگر نیز بین این شرکت‌ها وجود دارد. فیسبوک، گوگل و آمازون هر سه صاحب نوعی الگوی تجاری هستند که آن‌ها را برای قدرت‌بخشی به الگوریتم‌هایشان به جمع‌آوری مقادیر عظیمی داده درباره‌ی افراد نیازمند می‌کند. این شرکت‌ها در واقع قدرت خود را از این اطلاعات به‌دست می‌آورند و از این طریق امپراطوری‌های پیچیده‌ای را بنیان‌گذاری کرده‌اند که وجه تمایز آن‌ها با دیگران محسوب می‌شود.

مجموع ارزش بازار گوگل، فیسبوک و آمازون با تولید ناخالص ایتالیا برابری می‌کند

در تقریبا یک دهه‌ی اخیر فضای نسبتا آزادی برای رشد و پیشرفت این شرکت‌ها تا بالاترین حد فراهم بوده است. بخش اعظم سرویس‌های آن‌ها که اغلب به‌صورت رایگان ارائه شده، شهرتی بی‌اندازه برایشان به ارمغان آورده و آن‌ها را به باارزش‌ترین کسب‌وکارهای جهان تبدیل کرده است. ارزش بازار این سه شرکت تا پایان ماه می در مجموع نزدیک به ۲ تریلیون دلار برآورد شده که تقریبا هم‌اندازه‌ی تولید ناخالص داخلی ایتالیا است. با این حال، اکنون بحث داغ این روزها در سرتاسر دنیا این است که چگونه باید با سلطه‌گری آن‌ها مقابله کرد.

آشناپنداری با برخی تفاوت‌ها

با نگاهی به تاریخچه‌ی فناوری می‌توان مواردی از انحصارگری و یکه‌تازی را از سوی شرکت‌های قدرتمند این عرصه مشاهده کرد. آی‌بی‌ام و سلطه‌ی این شرکت در حوزه‌ی کامپیوترهای بزرگ و قدرت بی‌چون ‌و چرای مایکروسافت در عصر کامپیوترهای شخصی را به‌یاد بیاورید. با این حال، تفاوت انحصارگری‌های امروز با موارد مشابه دیروز، تاثیر فوق‌العاده‌ی شرکت‌های بزرگ عصر اینترنت بر جنبه‌های بی‌شمار از زندگی روزمره‌ی افراد و مشکلات نگران‌کننده و در حال رشد ناشی از آن است.

رسوایی کمبریج آنالیتیکا تنها آخرین مورد از مجموعه رسوایی‌های اطلاعاتی فیسبوک در سال‌های گذشته محسوب می‌شود. این شبکه‌ی اجتماعی در سال ۲۰۰۹ بدون اجازه‌ی کاربران اطلاعاتی را درباره‌ی آن‌ها در معرض عموم قرار داد. چند سال بعد، پژوهشگران فیسبوک پست‌های مشاهده‌شده توسط نزدیک به ۷۰۰ هزار کاربر را به‌صورت عمدی در فید خبری دستکاری کردند تا دریابند که آیا می‌توانند بدون اطلاع کاربران بر حالات روحی آن‌ها تاثیر بگذارند یا نه و پاسخ ناخوشایند این سوال مثبت بود. در طرف دیگر، گوگل نیز رسوایی‌های حریم شخصی خود را دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۲ به‌دلیل دور زدن تنظیمات پیش‌فرض مرورگر سافاری اپل و قرار دادن نرم‌افزار ردیاب تبلیغات در کامپیوتر افراد بدون اطلاع آن‌ها، از سوی رگولاتورهای آمریکایی جریمه شد.

این حوادث شاید جزئی و اتفاقی به‌نظر برسند؛ اما قطعات کوچکی از پازل بزرگ‌تری را تکمیل می‌کنند. امپراطوران داده همانند امپراطوران نفتی در اوایل قرن بیستم، درصدد استخراج هرچه بیشتر از منبعی هستند که هسته‌ی مرکزی اقتصاد دوران کنونی را تشکیل می‌دهد. آن‌ها هرچه اطلاعات بیشتری به‌دست بیاورند، به نحو بهتری قادر به تغذیه‌ی الگوریتم‌هایی خواهند بود که تامین‌کننده‌ی قدرت ماشین‌های تبلیغاتی هدفمند و موتورهای پیشنهاددهنده‌ی محصولات هستند. در غیاب رقابت جدی یا محدودیت‌های جدی قانونی بر سر مدیریت داده‌های شخصی (البته تا پیش از معرفی قانون اخیر GDPR)، آن‌ها در راستای کسب اطلاعات هرچه بیشتر از کاربرانشان به تضعیف بیش از پیش حریم شخصی ادامه خواهند داد.

Google and Facebook

از هر چهار دلار خرج‌شده در تبلیغات دیجیتال در ایالات متحده، سه دلار آن متعلق به فیسبوک و گوگل است.

سلطه‌ی این شرکت‌ها به آن‌ها امکان می‌دهد تا نقشی خطیر و بیش از حد گسترده در سیاست و فرهنگ ما بازی کنند. غول‌های اینترنتی با دست کم گرفتن تهدید ناشی از ترول‌های روسی، کارخانه‌های تولید اخبار جعلی در مقدونیه و دیگر تامین‌کنندگان پروپاگاندا در تضعیف اعتماد به دموکراسی موثر بوده‌اند. زاکربرگ در ابتدا ادعاهای مربوط به تاثیرگذاری اخبار نادرست فیسبوک بر انتخابات سال ۲۰۱۶ ایالات متحده را رد کرد؛ اما بنا به گفته‌ی خود این شبکه‌ی اجتماعی، بین ژوئن ۲۰۱۵ و آگوست ۲۰۱۷، ۱۲۶ میلیون نفر در فیسبوک احتمالا محتواهای تولیدشده از سوی یک کارخانه‌ی ترول روسی را مشاهده کرده‌اند.

فیسبوک و گوگل ابزارهای جدیدی را برای تشخیص اطلاعات نادرست و ارزیابی تبلیغ‌کنندگان ساخته‌اند؛ اما هنوز مشخص نیست که میزان تاثیر آن‌ها تا چه حد خواهد بود. حتی با وجود اخباری که به شکلی واضح جعلی نیستند، پژوهشگران نشان داده‌اند که الگوریتم‌های پیشنهاددهنده‌ی محتوا در فیسبوک تمایل به ارائه‌ی مطالبی دارند که تعصبات کاربران را تقویت می‌کنند. حتی در صورت چندپارگی بیشتر صنعت شبکه‌های اجتماعی، احتمال وقوع چنین چیزی باز هم وجود دارد؛ اما رشد بی‌اندازه‌ی پلتفرم‌هایی همچون فیسبوک به نحو غیرقابل انکاری تاثیر این موضوع را دوچندان کرده است. براساس مطالعه‌ای جدید از سوی مرکز تحقیقات پیو، یکی از اندیشکده‌های آمریکایی که سال گذشته منتشر شد، ۴۵ درصد از بزرگسالان آمریکایی در حال حاضر دست کم برخی از اخبار خود را از فیسبوک به‌دست می‌آورند.

در نتیجه، قدرت بازار قابل ملاحظه‌ای از سوی شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته که موجب ایجاد آشفتگی در برخی صنایع و سرکوب نوآوری در حوزه‌های تحت سلطه‌ی آن‌ها شده است. فیسبوک و گوگل هم‌اکنون انحصار دوگانه‌ای در صنعت بازاریابی دیجیتال بنیان گذاشته‌اند؛ بدین صورت که از هر چهار دلار خرج‌شده در بازاریابی دیجیتال در آمریکا سه دلار آن متعلق به این دو شرکت است و آن‌ها ۸۴ درصد از مخارج جهانی چنین تبلیغاتی را به‌استثناء چین در کنترل خود دارند. گوگل نزدیک به ۸۰ درصد از درآمد تبلیغات مبتنی بر جستجو را در آمریکا کنترل می‌کند و صاحب سهم قابل توجه‌ای نیز در بسیاری از دیگر کشورها است.

آمازون ۸۳ درصد از فروش کتاب‌های آنلاین در بازار آمریکا را در اختیار دارد

در همین حال، بیش از ۸۳ درصد از فروش کتاب‌های الکترونیکی در ایالات متحده و نزدیک به ۹۰ درصد از فروش اینترنتی کتاب‌های چاپی متعلق به آمازون است. سلطه‌ی این شرکت، شرایط سخت و دشواری را برای صنایع نشر کتاب و رسانه رقم زده است. بین سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶، هزینه‌ی تبلیغات در روزنامه‌های آمریکایی نزدیک به دو سوم کاهش یافت و بخش زیادی از این پول سرانجام در کنترل فیسبوک و گوگل قرار گرفت. آمازون در زمینه‌ی فروش اینترنتی بسیاری از محصولات دیگر نیز به سنگربانی مقتدر تبدیل شده است. این شرکت سال گذشته نزدیک به ۴۴ درصد از تمام تراکنش‌های تجارت الکترونیک را در ایالات متحده در اختیار داشت.

این پلتفرم‌هایی که امپراطوران داده بنیان نهاده‌اند، حجم بی‌سابقه‌ای از نظارت بر آنچه ما می‌بینیم، می‌خوانیم و می‌خریم به آن‌ها داده است. جاناتان تپلین، مدیر بازنشسته‌ی آزمایشگاه نوآوری انن‌برگ در دانشگاه کارولینای جنوبی در کتاب خود به نام Move Fast and Break Things درباره‌ی قدرت غول‌های اینترنتی این‌گونه استدلال می‌گوید که هنرمندان یاغی برای مدت‌ها ناگزیر به سروکله‌زدن  با مدیرانی بودند که بر توزیع کار آن‌ها نظارت داشتند. اما ظهور و پیشرفت شرکت‌هایی همچون فیسبوک و آمازون باعث افزایش بی‌اندازه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها شده است. وی می‌نویسد:

تمرکز سود در ساخت هنر و اخبار، نه‌تنها هنرمندان و روزنامه‌نگاران را در معرض آسیب قرار داده؛ بلکه تمام کسانی را که از تبادل آزادانه‌ی ایده‌ها و فرهنگ‌ها به‌دنبال به‌دست آوردن سود هستند، در برابر قدرت گروه کوچکی از شرکت‌های بزرگ آسیب‌پذیر کرده است.

Amazon

نزدیک به ۹۰ درصد از سهم فروش کتاب‌های چاپی در ایالات متحده متعلق به آمازون است.

امپراطوران داده معمولا می‌گویند که ادعاها درباره‌ی سلطه‌ی آن‌ها اغراق‌آمیز است. زاکربرگ در جریان شهادت خود در کنگره اشاره کرد که یک کاربر معمولی آمریکایی از هشت اپلیکیشن مختلف ارتباطی و شبکه‌ی اجتماعی استفاده می‌کند. آنچه او بدان اشاره نکرد، این بود که فیسبوک صاحب برخی از محبوب‌ترینِ این اپلیکیشن‌ها همچون پیام‌رسان مسنجر، اینستاگرام و واتساپ است. گوگل ادعا می‌کند که شرکت‌هایی نظیر آمازون و فیسبوک با کمک به افراد در یافتن اطلاعات، در عمل در زمینه‌ی جستجو با آن‌ها رقابت می‌کنند؛ اما رقبای واقعی اهالی مانتین ویو موتورهای جستجوی اختصاصی نظیر داک‌داک‌گو و بینگ مایکروسافت هستند که به‌نسبت سهم کوچکی از بازار را در اختیار دارند. آمازون می‌تواند به این حقیقت اشاره کند که شرکت‌های بی‌شماری خدمات تجارت الکترونیک ارائه می‌دهند و این شرکت علاوه بر آن‌ها باید با فروشگاه‌های فیزیکی نیز رقابت کند؛ با این حال، سلطه‌ی غول خرده‌فروشی در حوزه‌هایی نظیر نشر کتاب غیرقابل چشم‌پوشی است.

قدرت امپراطوران داده استارتاپ‌ها را از رقابت با آن‌ها به‌شدت روی‌گردان می‌کند و موجب می‌شود که سرمایه‌گذاران خطرپذیر در حمایت مالی از برخی اقدامات مستقلانه‌ی آن‌ها رفتاری محتاطانه درپیش بگیرند. آلبرت ونگر از مدیران شرکت سرمایه‌گذاری یونین اسکوئر ونچرز ابتدای امسال در سخنرانی در یک کنفرانس ضد انحصار اظهار داشت که امروزه یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های بنیان‌گذاران دوری از «قلمروهای مرگ» غول‌های اینترنتی است؛ یعنی مناطقی که این غول‌ها می‌توانند هر رقیبی را در آن نابود کنند. با ورود شرکت‌های اینترنتی به کسب‌وکارهای بیشتر این مناطق روزبه‌روز در حال بزرگ‌تر شدن هستند. ایده‌های تازه و خلاقانه اغلب به‌جای شرکت‌های بزرگ از جانب استارتاپ‌ها مطرح می‌شوند؛ در نتیجه این وضعیت می‌تواند ما را از نوآوری‌های مهم محروم کند.

تاثیرات ویژه

از ابتدا قرار نبود وضعیت این گونه شود. اینترنت در روزهای اولیه‌اش با کاهش موانع و آسان‌سازی تغییر سرویس برای مشتریان به‌وسیله‌ی چند کلیک به‌نظر می‌رسید به‌نحوی طراحی شده است که از ایجاد انحصار توسط امپراطوران دیجیتال جلوگیری خواهد کرد و آن‌ها را بی‌درنگ در محاصره‌ی ناوگانی از استارتاپ‌های تازه‌نفس قرار خواهد داد. پس چرا وضعیت این گونه رقم نخورد؟

بخشی از پاسخ این سوال در بطن یکی از اصطلاحات محبوب و مورد علاقه‌ی سیلیکون‌ولی یعنی «تاثیرات شبکه‌ای» نهفته است؛ بدین مفهوم که بسیاری از محصولات و سرویس‌های اینترنتی با استفاده‌ی هرچه بیشتر مردم از آن‌ها محبوب‌تر می‌شوند. خریداران به سمت آمازون هجوم می‌برند؛ زیرا می‌دانند آنجا فروشندگان زیادی پیدا می‌کنند و انتخاب‌های بی‌شماری خواهند داشت. مردم در فیسبوک ثبت‌نام می‌کنند؛ زیرا دوستانشان آنجا هستند. غول‌های اینترنتی آمریکایی به‌خوبی در بهره‌برداری از این تاثیرات شبکه‌ای مهارت پیدا کرده‌اند. به همین صورت، شرکت‌هایی چینی نظیر علی‌بابا و تنسنت نیز در زادگاه خود به سلطه و برتری مشابهی دست پیدا کرده‌اند.

امپراطوران دیجیتال به‌واسطه‌ی توسعه‌ی محصولات و خدماتی که ما مشتری آن‌ها هستیم، این چنین سلطه‌گر شده‌اند

فیسبوک، گوگل و آمازون به‌لطف تاثیرات شبکه‌ای قادر به گردآوری اقیانوسی از داده‌ها شده‌اند و با به‌کارگیری آن‌ها به‌طور پیوسته محصولات و سرویس‌های خود را بهبود می‌بخشند. این به‌نوبه‌ی خود باعث موفقیت آن‌ها در جذب کاربران بیشتر و به‌تبع آن به‌دست آوردن داده‌های بیشتر شده است. هنگامی که نشانه‌هایی از موفقیت دیگر کسب‌وکارها در بازار دیده شود، امپراطوران داده معمولا تلاش می‌کنند با بهره‌گیری سهام پرارزش یا ذخایر نقدی خود آن‌ها را تصاحب کنند. فیسبوک اینستاگرام و واتساپ را خرید؛ آمازون زاپوز و کوئیدزی، دو خرده‌فروشی اینترنتیِ به‌سرعت در حال رشد را به تصاحب خود درآورد و گوگل نیز اقدام به خرید وِیز کرد؛ سرویس مسیریابی نوظهوری که در حال تبدیل شدن به رقیبی جدی برای گوگل مپس بود. گاهی اوقات مصرف‌کنندگان هرگز متوجه این معاملات نمی‌شوند. پس از افشای رسوایی کمبریج آنالیتیکا، برخی از کاربران فیسبوک با انتشار پست‌هایی اعلام کردند که در اعتراض به سوءاستفاده‌ی فیسبوک از داده‌هایشان به اینستاگرام مهاجرت می‌کنند. این مسئله نشان می‌دهد که آن‌ها از تعلق این سرویس اشتراک‌گذاری محبوب تصاویر به فیسبوک اطلاعی ندارند. دلیل اینکه امپراطوران داده‌ها تا این حد سلطه‌جو و برتری‌طلب هستند این است که آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که تاثیرات شبکه‌ای چگونه می‌تواند توسط رقبا بر ضد آن‌ها به‌کار گرفته شود و قدرت انحصارگرانه‌ی مبتنی بر داده‌هایشان را در معرض تهدید قرار دهد.

نگاه سنتی به قوانین ضدانحصار زمینه قدرت گرفتن امپراطوران داده را فراهم آورده است

چرا نهادهای نظارتی ضد انحصار به‌منظور ترویج رقابت از انعقاد این معاملات جلوگیری نکردند؟ دلیل این مسئله تا حد زیادی به‌خاطر تغییر فلسفه‌ی ضد انحصار ایالات متحده از سوی اقتصاددانان نئوکلاسیک و پژوهشگران حقوقی دانشگاه شیکاگو در دهه‌ی ۸۰ میلادی است. پیش از این تغییر، مجریان ضد انحصار در قبال هر گونه معامله‌ای که موقعیت غالب شرکت‌ها را تقویت می‌کرد، محتاط بودند. پس از تغییر، آن‌ها انعطاف بیشتری در قبال ترکیب شرکت‌ها با یکدیگر از خود نشان دادند؛ البته تا زمانی که قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان افزایش نیابد. با این حال، از آنجایی که اغلب شرکت‌های اینترنتی خدمات خود را به‌صورت رایگان ارائه می‌دهند، این مسئله برای آن‌ها مشکل‌ساز نبوده است. منتقدان می‌گویند مجریان مبارزه با انحصارطلبی مطالعات بسیار کمی انجام دادند. جاناتان کانتر، یک وکیل شاغل در شرکت حقوقی پول وایس می‌گوید:

اینکه شرکت‌های اینترنتی صرفا محصولات خود را به‌صورت رایگان عرضه می‌کنند، دلیل نمی‌شود که قانون شامل حال آن‌ها نشود.

Data Baronsهنگامی که این شرکت‌ها به تصاحب امپراطوران داده درآمدند.

سریع حرکت کن و دیگران را به چالش بکش

 دلیل دیگر کشمکش مجریان مقابله با انحصار با غول‌های اینترنتی این است که آن‌ها نقش تاثیرات شبکه‌ای را در ایجاد موقعیت برتر برای شرکت‌ها در بازار به‌طور واقعی درک نکرده‌اند. دست کم نهادهای نظارتی در اروپا سخت‌گیری بیشتری نسبت به رفتارهای ضد رقابتی پیدا کرده‌اند. سال گذشته، نهاد ضد انحصار اتحادیه‌ی اروپا گوگل را به‌دلیل جانبداری غیرمنصفانه از سرویس‌های خرید اینترنتی خود در نتایج جستجو مبلغ ۲.۷ میلیارد دلار جریمه کرد. با این حال، گوگل مدعی است که عمل اشتباهی انجام نداده و درخواست تجدیدنظر در حکم دادگاه را دارد. اتحادیه‌ی اروپا همچنین در حال بررسی ادعاهایی مبنی بر این است که گوگل در رقابت با دیگران از سیستم‌عامل موبایل اندروید خود و سرویس تبلیغاتی ادسنس به نحو ناعادلانه‌ای سوءاستفاده می‌کند.

اتحادیه اروپا در مورد قوانین ضدانحصار، رویکرد سخت‌گیرانه‌تری در مقایسه با آمریکا دارد

در ایالات متحده، شرکت‌های بزرگ اینترنتی ارتباطات نزدیکی با دولت اوباما داشتند و از نفوذ لابی‌گری برخوردار بودند که این مسئله مسیر را برای رشد راحت‌تر آن‌ها هموار کرد؛ اما رابطه‌ی آن‌ها با حکومت احتمالا در شرف تغییر قرار دارد. استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده درخواست کرده است که وزارت دادگستری نگاه سخت‌گیرانه‌ای به قدرت بازار شرکت‌های بزرگ فناوری داشته باشد. جوزف سیمونز، مدیر جدید کمیسیون تجارت فدرال که در زمینه‌ی مقابله انحصار نیز فعال است در جلسه‌ی تایید خود در مجلس سنا اعلام داشت که شرکت‌های «بزرگ و تاثیرگذار» سیلیکون ولی را به‌دقت تحت نظر خواهد داشت. لوتر لو، مدیر سیاست‌گذاری عمومی در یلپ، سرویسی که نقد و بررسی‌های محلی را درباره‌ی مکان‌هایی نظیر رستوران‌ها و تعمیرگاه‌ها جمع‌آوری می‌کند، در این باره می‌گوید:

من بسیار خوشبینم که ما تا پایان سال یک یا دو بازرسی بزرگ در آنجا (سیلیکن ولی) انجام خواهیم داد.

یلپ از مدت‌ها پیش درگیر یک جنگ لفظی طولانی‌مدت با گوگل بوده و مدعی است که غول جستجو به نحوی غیر منصفانه در نتایج جستجو از نقد و بررسی‌های خود جانبداری می‌کند. گوگل این اتهام را رد کرده است. اگر حق با لو باشد، شرکت‌های بزرگ اینترنتی ممکن است ناگزیر به صرف زمان بیشتری در دادگاه‌های آمریکا شوند؛ اما به لطف ثروت گسترده‌ی این شرکت‌ها جریمه کردن آن‌ها برای هر نوع تخلفی موجب کاهش قدرتشان نمی‌شود.

راه‌حل بنیادین برای رفع انحصارگری امپراطوران داده، انحلال و تجزیه‌ی آن‌ها است؛

یک راه‌حل بنیادین برای رفع انحصارگری امپراطوران داده انحلال و تجزیه‌ی آن‌ها است؛ درست مثل همان کاری که دولت ایالات متحده برای از میان برداشتن سلطه و انحصار کمپانی نفتی استاندارد اویل در اوایل قرن بیستم انجام داد. برخی از گروه‌های پیشرو در ایالات متحده در حال هدایت کارزارهایی اینترنتی با شعارهایی با این مضمون هستند که «فیسبوک در زندگی و دموکراسی ما قدرت فراوانی دارد. اکنون وقت آن است که ما این قدرت را از آن‌ها پس بگیریم.» آن‌ها از کمیسیون تجارت فدرال درخواست می‌کنند که برای ایجاد رقابت، غول شبکه‌ی اجتماعی را به فروش اینستاگرام، واتساپ و مسنجر وادار کند.

فیسبوک تنها شرکتی نیست که در تیررس آن‌ها قرار دارد. اوایل امسال، لینا خان، پژوهشگر موسسه‌ی بازارهای آزاد، یکی از سازمان‌های برگزارکننده‌ی کارزارهای ضد فیسبوک در مقاله‌ای استدلال کرد از آنجایی که آمازون در حوزه‌ی تجارت الکترونیک به سلطه‌ی فراوانی دست پیدا کرده است، باید فعالیت‌هایش تعدیل شود و از بین فروشندگی کالا و مدیریت پلتفرمی دیجیتال برای دسترسی دیگر فروشندگان به مشتریان یکی را انتخاب کند. اگر غول خرده‌فروشی تصمیم بگیرد که صرفا یک پلتفرم باشد، از بین دیگر زیرمجموعه‌هایش باید سهام فروشگاه زنجیره‌ای هول فودز مارکت را که سال گذشته اقدام به تصاحب آن کرد، واگذار کند.

با این حال، ایجاد پرونده‌های حقوقی برای انحلال شرکت‌ها امری دشوار است؛ زیرا رفتار غول‌های اینترنتی با قالب کلیشه‌ایِ انحصارگران سلطه‌جویی که قیمت‌ها را بالا می‌برند و انقباض سرمایه‌گذاری درپیش می‌گیرند، تناسبی ندارد. امپراطوران دیجیتال بازارها را به نحوی متفاوت و ظاهرا سخاوتمندانه‌تر مدیریت می‌کنند. آن‌ها به‌واسطه‌ی توسعه‌ی محصولات و خدماتی که ما می‌خواهیم از آن‌ها استفاده کنیم، این چنین سلطه‌گر شده‌اند. آن‌ها همچنین قدرت بی‌حد و حصر خود را از طریق جمع‌آوری داده درباره‌ی فعالیت‌های اینترنتی ما به‌دست آورده‌اند.

با این حال، تهدید جداسازی شرکت‌ها می‌تواند تاثیری مثبت داشته باشد. در دهه ۹۰ میلادی، وزارت دادگستری ایالات متحده تلاش کرد تا مایکروسافت را وادار کند که افزودن مرورگر اینترنت اکسپلورر خود را به سیستم‌عامل ویندوز متوقف کند؛ زیرا آن‌ها معتقد بودند این موضوع موجب می‌شود که این مرورگر در رقابت با نت‌اسکیپ از مزیتی ناعادلانه بهره‌مند باشد. دولت در نهایت در وادار کردن مایکروسافت برای انجام این کار ناکام ماند؛ اما نبرد حقوقی طولانی‌مدت و فرسایشی موجب شد تا ردموندی‌ها در بهره‌گیری از قدرتشان برای سد کردن راه شرکت‌های کوچک در بازارهای نوظهور نظیر جستجوی اینترنتی محتاط‌تر شوند؛ حقیقتی که در پیشرفت گوگل موثر واقع شد.

پر کردن شکاف اطلاعاتی

بنابراین چگونه باید قدرت امپراطوران داده را مهار کرد؟ به‌جای انتظار برای نبردهای حقوقی که معلوم نیست باعث شکل‌گیری رقابت بیشتر بشوند یا نه، باید فورا روش‌هایی را برای تقویت رقبا پیدا کنیم. این به‌معنی کاهش شکاف عظیم بین مقادیر اطلاعاتی است که در دستان غول‌های اینترنتی و دیگران قرار دارد. رگولاتورها می‌توانند در اینجا موثر باشند. مقررات جدید اروپا در رابطه با حریم شخصی شرکت‌ها را ملزم می‌کند که داده‌های افراد را در قالبی خوانا برای کامپیوترها نگهداری کنند و به کاربران اجازه دهند در صورتی که مایل باشند آن‌ها را به‌راحتی به دیگر کسب‌وکارها منتقل کنند. این قانونِ «قابلیت نقل و انتقال داده» به استارتاپ‌ها امکان می‌دهد به‌سرعت به داده‌های زیادی دست پیدا کنند.

اگر یکی از امپراطوران داده به رفتار ضد رقابتی متهم شود، یک توافق الزام‌آور باید آن‌ها را وادار به اشتراک‌گذاری بخشی از داده‌هایشان با رقبا کند. به عنوان مثال، گوگل می‌تواند وادار شود برخی از داده‌های جستجوی مورد نیاز دیگر شرکت‌های فعال در زمینه‌ی موتورهای جستجو را به آن‌ها تحویل دهد و فیسبوک نیز می‌تواند ملزم به اشتراک‌گذاری برخی از داده‌های «نمودار اجتماعی» درباره‌ی روابط اینترنتی افراد شود. بهترین شیوه برای انجام این کار (در عین محافظت از حریم شخصی افراد) باید به‌دقت مورد سنجش و مطالعه قرار بگیرد؛ اما قطعا تاثیر بزرگ‌تری از جریمه‌های سنگینی که شرکت‌های اینترنتی به‌راحتی قادر به پرداخت آن‌ها هستند، برجای خواهد گذاشت.

برخی استدلال می‌کنند که به نحو جسورانه‌تری باید در فکر راه‌حل‌های جدید باشیم. ویکتور مایر شونبرگر، استاد دانشگاه آکسفورد قانونی لازم‌الاجرا را برای تمام کسب‌وکارها پیشنهاد داده و آن را «تعهدنامه‌ی مترقی اشتراک‌گذاری داده» نامیده است. این تعهدنامه شرکتی را که از سطحی مشخص از سهم بازار عبور کرده است (برای مثال ۱۰ درصد)، ملزم می‌کند که برخی از داده‌هایش را با دیگر شرکت‌های فعال در همان صنعت که نیازمند اطلاعات هستند، به اشتراک بگذارد. داده‌ها به‌صورت تصادفی انتخاب و تمام شناسه‌های شخصی حذف می‌شوند. این ایده منطقی به‌نظر می‌رسد؛ زیرا هرچه شرکتی به چیرگی بر بازار خود نزدیک‌تر شود، داده‌های بیشتری برای اشتراک‌گذاری در اختیار خواهد داشت و رقابت را برای رقبا از طریق ساخت محصولاتی بهتر آسان‌تر خواهد کرد.

رفتار غول‌های اینترنتی با قالب کلیشه‌ایِ انحصارگران سلطه‌جو تفاوت دارد

عملی ساختن پیشنهاد مایر شونبرگر شاید دشوار باشد؛ اما مقابله با قدرت غول‌های اینترنتی نیازمند رویکردهای بدیع و خلاقانه است. کاهش سلطه‌ی امپراطوران داده همچنین به یک خط مشی ادغامی موثر و نیرومند نیاز خواهد داشت؛‌ سیاستی که همه‌ی جوانب را درنظر بگیرد و صرفا شرکت‌ها را در تصاحب یکدیگر محدود نکند. با این حال، ما  نیازمند این خواهیم بود که نه‌تنها از معاملات بزرگی که سلطه‌ی غول‌های اینترنتی را تقویت می‌کند، جلوگیری کنیم؛ بلکه از معاملات کوچک‌تری که می‌توانند رقبای بالقوه‌ی آن‌ها را از بین ببرند نیز ممانعت به عمل آوریم. کارل شاپیرو، متخصص ضد انحصار در دانشگاه برکلی کالیفرنیا می‌گوید این کار (جلوگیری از ادغام شرکت‌ها با یکدیگر) می‌تواند برخی نتایج «مثبت کاذب» را به‌وجود آورد و سد راه تصاحب شرکت‌های نوپایی شود که هرگز به تهدیدی واقعی برای گوگل و فیسبوک تبدیل نخواهند شد. اما وی در عین حال اذعان می‌کند که این می‌تواند بهائی باشد که برای برانگیختن رقابت بیشتر ارزش پرداخت را دارد.

اکنون که ما در حال پیشروی عمیق‌تر در عصر هوش مصنوعی هستیم، انجام چنین اقداماتی بیش از پیش لازم است. هوش مصنوعی برای به‌دست آوردن قدرت، مقادیر کلانی داده مصرف می‌کند. در نتیجه، ذخیره‌ی عظیم داده‌ی امپراطوران داده در آموزش هوش‌های مصنوعی به آن‌ها فرصتی برتر می‌دهد؛ هوش‌هایی که در تمام انواع دستگاه‌ها و سیستم‌ها از خودرو‌های خودران تا نرم‌افزاری که لزوم دریافت وام را برای شما تشخیص می‌دهد، اجرا خواهند شد. در این عصر جدید، شرکت‌ها دیگر به‌سختی می‌توانند در میدان رقابت پابه‌پای غول‌های فناوری حرکت کنند. کای‌فولی، سرمایه‌گذار برجسته در حوزه‌ی هوش مصنوعی سال گذشته در مقاله‌ای در نیویورک تایمز به این موضوع اشاره کرد:

هرچه داده‌های بیشتری داشته باشید، محصول بهتری خواهید داشت؛ هرچه محصول بهتری داشته باشید، داده‌های بیشتری می‌توانید جمع‌آوری کنید؛ هرچه داده‌های بیشتری بتوانید جمع‌آوری کنید؛ استعداد‌های بیشتری می‌توانید جذب کنید؛ هرچه استعدادهای بیشتری جذب کنید؛ محصول بهتری خواهید داشت.

این تصادفی نیست که فیسبوک، گوگل و آمازون درصدد به‌دست آوردن هرچه بیشتر داده و جذب برخی از باهوش‌ترین مغزهای هوش مصنوعی از سراسر جهان هستند. علاوه بر این، دستیارهای صوتی و مبتنی بر هوش مصنوعی ساخت این شرکت‌ها در خودروها، خانه‌ها، دفاتر کار و همچنین گوشی‌های ما حاضر خواهند بود. ما از آن‌ها انتظار داریم که به‌جای نمایش منویی از پیشنهادات مختلف که اغلب روزانه به ما ارائه می‌شود، پاسخی «مشخص» به سوالات بدهند. شرکت‌هایی که الگوریتم‌هایشان تصمیم بگیرند که آن پاسخ‌ها چه باید باشند، تاثیرگذاری به‌مراتب قدرتمندتری بر ما و اقتصاد جهانی خواهند داشت. فیسبوک، آمازون و گوگل به‌منظور کسب اطمینان از تداوم سلطه‌اشان به‌زودی اقدام به مکیدن داده‌های به‌مراتب بیشتری از ما خواهند کرد.

زاکربرگ در جریان شهادت خود در کنگره پذیرفت که قوانین جدید باید بر شرکت او و دیگران نظارت کنند. او گفت:

بنابراین من فکر می‌کنم اینترنت اهمیت فزاینده‌ای در زندگی‌های مردم پیدا می‌کند و بر این باورم که ما باید درباره‌ی اینکه مقررات صحیح چیست و نه لزوم وجود مقررات، گفتگوی مفصلی داشته باشیم.

توییتر فعالیت ۷۰ میلیون اکانت را در عرض ۲ ماه به تعلیق در آورد

توییتر و دیگر پلتفرم‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک تحت نظارت سنگینِ قانون‌گذاران ایالات متحده‌ی آمریکا و بنیادهای بین‌المللی هستند تا از انتشار اخبار کذب جلوگیری به عمل آورند، این شرکت‌ها برای دستیابی به این مهم، تاکنون دست به دامن راه‌های مختلفی شده‌اند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به حذف حساب‌های کاربری، به‌روزرسانی سیستم و نظارتِ فعال بر محتوا اشاره کرد.

حال توییتر به عنوان یکی از بازیگران بزرگ در حوزه‌ی شبکه‌های اجتماعی در ماه‌های مه و ژوئن، نسبت به تعلیقِ بیش از ۷۰ میلیون حساب کاربری فعال اقدام کرده است؛ با این وجود، روند فوق همچنان ادامه دارد و این شرکت کماکان در حال حذف کردن و تعلیق اکانت‌های مشکوک از پلتفرمِ خود است. مایکل پکتر، تحلیلگر مؤسسه‌ی وِدباش در این رابطه می‌گوید:

باور این امر که توییتر با وجود داشتنِ ۳۳۶ میلیون کاربر فعال ماهانه، اقدام به اعمال تغییرات در ۷۰ میلیون از آن‌ها کرده، دشوار است.

براساس گمانه‌زنی‌ها، به‌نظر می‌رسد که تعداد کاربران فعالِ ماهانه‌ی توییتر در سه‌ماهه‌ی دوم سال جاری میلادی، با رشدی ۰.۳ درصدی همراه بوده و کاربران این پلتفرم را به تعداد ۳۳۷.۰۶ میلیون رسانده است. پکتر در گفتگو با رویترز گفته است:

حدس می‌زنم بخش عمده‌ای از اکانت‌های تعلیق‌شده، غیرفعال بوده‌اند؛ این موضوع احتمالا تأثیر اندکی روی توییتر خواهد گذاشت.

پکتر اعتقاد دارد اگر این اتفاق برای حساب‌های فعال رخ داده بود، باید تاکنون شاهد فریادهای این افراد در شبکه‌های اجتماعی بودیم. با این وجود، منبعی که واشینگتن پست از قول او این خبر را نقل کرده از کاهش شدید تعداد کاربرانِ ماهانه‌ی توییتر در گزارش سه‌ماهه‌ی دوم سال جاری خبر داده است. ماه گذشته، توییتر در مطلبی که توسط تیم وبلاگ این شرکت نوشته شده بود، عنوان کرد:

به‌لطف تکنولوژی و بهبودهای پردازشی در طول سال گذشته، اکنون ما ۲۱۴ درصد بیشتر از سال گذشته به حذف حساب‌هایی که قوانین هرزنامه‌ی ما را نقض می‌کنند، می‌پردازیم.

حمله DDoS چیست و چگونه از خود در برابر آن محافظت کنیم

احتمالا عبارت حمله DDoS را شنیده باشید اما کاملا ندانید منظور از آن چیست. شاید بر این عقیده‌اید که این حملات فقط مختص کمپانی‌های بزرگی چون گوگل و اپل است. اما حقیقت این است که حملات دیداس هر کاربری را تهدید می‌کند.

حمله DDoS چیست؟

DDoS مخفف Distributed Denial of Service است که نوعی از حملات DoS (حمله به سرور) محسوب می‌شود. حمله‌ی داس زمانی رخ می‌دهد که حجم زیادی از تقاضای کاذب عمدا به‌سمت سرور مورد هدف روانه شود، تا آن سرور از کار بیفتد. اگر تابه حال برای خرید بلیت یا یک محصول حراجی در زمانی محدود همزمان با سایر کاربران به وب سایتی مراجعه کرده باشید، متوجه شده‌اید که حجم زیاد تقاضا باعث کندی سرور سایت یا حتی از کار افتادن سرویس می‌شود. در چنین مواردی از کار افتادن سرور عمدی نیست. اما در حملات دیداس همین اتفاق به‌طور عمد رخ می‌دهد. هدف از چنین حملاتی از کار انداختن یک وب سایت خاص یا ایجاد مزاحمت برای مدیر سایت به‌منظور از دسترس خارج کردن سایت است.

به‌طور معمول حمله داس را می‌توان مهار کرد. اگر سرور متوجه شود که حجم زیادی از تقاضا از یک مکان به‌سویش می‌آید (شخصی که حمله DoS را هدایت می‌کند) می‌تواند با بستن دسترسی تقاضاها از آن مکان، حمله را متوقف کند.

DoS در برابر DDoS

اما ظاهرا هکرهایی که برای از دسترس خارج کردن یک وب سایت کمر همت را بسته‌اند، از روش جدیدتری استفاده می‌کنند: حملات داس توزیع شده یا همان دیداس. در این نوع حمله سرور مورد هدف با تقاضاهای فراوان روبه‌رو می‌شود، اما نه از یک منبع مشخص، بلکه از جاهای مختلف به او حمله می‌شود.

به‌جای اینکه تمام تقاضاها از یک ‌IP ارسال شود، هکرها از تعداد زیادی دستگاه در مکان‌های مختلف برای حملات داس بهره می‌گیرند. محافظت سرور در برابر حمله‌ی توزیع شده به مراتب دشوارتر از حمله‌ی داس است.ddos حمله دی داس

هکرها برای راه‌اندازی حمله DDoS به مجموعه‌ای از رایانه‌ها نیاز دارند. از میان راه‌های متعدد برای در اختیار گرفتن سیستم‌ها، به‌کار بردن بات‌نت رایج‌ترین آنها است. بات‌نت مجموعه‌ای از سیستم‌های کاربران عادی است که با نصب یک نرم‌افزار امنیتی آلوده، بدون اجازه در اختیار گرفته می‌شود. با خرید دسترسی به بات‌نت توسط هکرها، راه برای استفاده از تعداد زیادی سیستم برای حمله دیداس و از دسترس خارج کردن یک وب سایت باز خواهد شد.

ریسک حملات DDoS برای کاربران معمولی چیست؟

به‌عنوان یک کاربر معمولی به دو نکته مهم در رابطه با حملات DDoS باید توجه داشت. مورد اول در صورتی است که یک وب سایت یا سرور شخصی راه‌اندازی کرده‌اید. در اینصورت باید IP خود را در برابر حمله دیداس‌ محافظت کنید. به‌عنوان مثال می‌توانید هاستی را استفاده کنید که برنامه ویژه‌ای برای مقابله با حملات دیداس‌ دارد. در اینصورت حتی اگر وب سایت‌تان مورد حمله دیداس قرار بگیرد، توسط هاست پشتیبانی خواهد شد.

حتی اگر وب سایت هم نداشته باشید باز ممکن است سیستم شما مورد هدف هکرها برای استفاده در حملات باشد. اگر نرم افزار اشتباه یا آلوده‌ای روی سیستم خود نصب کنید، ممکن است ناخواسته بخشی از یک بات‌نت بشوید و سیستم کامپیوتری شما در حمله‌ی دیداس مشارکت کند. در اینصورت نه تنها به‌طور غیر عمد و بدون اطلاع، بخشی از یک حمله دیداس خواهید شد، بلکه ممکن است سرعت رایانه و اتصال به اینترنت نیز ضعیف شود.

بجز داشتن وب سایت، از راه‌های دیگر هم ممکن است مورد هدف حمله‌ی دیداس قرار بگیرید. احتمال دارد حملات سایبری، ایمیل یا حتی شماره تلفن را مورد حمله قرار دهد. در همه حملات، اصول یکسان است: ابتدا یافتن جزئیات هدف (معمولا آدرس آی پی است اما می‌تواند شماره تلفن و یا ایمیل هم باشد) سپس سرازیر کردن تقاضاهای فراوان به سمت هدف تا سرویس از کار بیفتد. این نوع حملات هر کاربری را تهدید می‌کند.

محافظت از خود در برابر حملات DDoS

استفاده از سرویس Virtual Private Network یک روش مناسب هم برای دارندگان وب سایت و هم برای کاربران عادی جهت جلوگیری از ورود به بات‌نت است. این سرویس با نصب یک نرم افزار روی سیستم، تمامی داده‌های دستگاه را رمزگذاری کرده و سپس این داده‌ها را از طریق سرور خود در اینترنت مسیریابی می‌کند. طی این فرایند آدرس آی پی شما مخفی شده است و بنابراین کسی نمی‌تواند آن را کشف کند. بدون IP امکان طرح‌ریزی حمله DDoS ممکن نیست. علاوه بر این، استفاده از Virtual Private Network امنیت دستگاه را بالا می‌برد و دسترسی را برای هکرها سخت‌تر می‌کند. همانطور که امکان هک شدن دستگاه از بین می‌رود، امکان قرار گرفتن به‌عنوان بخشی از سیستم‌های بات‌نت نیز وجود نخواهد داشت.

Virtual Private Network دارای محافظت در برابر DDoS

برای اطمینان بیشتر از محافظت IP در برابر حمله DDoS، بعضی از سرویس‌‌دهندگان Virtual Private Network دارای سرورهای مخصوص ضد حمله دیداس هستند. تکنیک‌های کاهش حملات دیداس بر اساس فیلتر کردن ترافیکی که به سمت آی‌پی سیستم می‌آید، کار می‌کنند. در ابتدا مانند تمام سرویس‌ها IP را مخفی نگاه می‌دارند و سپس تمام ترافیک ورودی از مسیر فیلترینگ نرم افزار عبور می‌کند.

نرم افزار فیلترینگ داده‌های ورودی و منشا آن‌ها را برای درستی بررسی می‌کند. سپس نرم افزار فیلترینگ اجازه‌ی عبور می‌دهد. چنانچه ترافیک ورودی مشکوک به‌نظر برسد (مثلا حجم زیادی از تقاضا در یک زمان مشخص از سراسر دنیا) این داده‌ها به‌عنوان حمله احتمالی دیداس تشخیص داده شده و مانع از عبور آنها می‌شود. این یعنی ترافیک ارسالی از سوی بات‌های مخرب که برای حمله د‌یداس طراحی می‌شود، فیلتر شده و جلوی عبورشان گرفته می‌شود، اما ترافیک قانونی که مربوط به کاربران واقعی است، به‌صورت معمولی عبور می‌کند.