عادت مشترک آدم های پولدار چیست؟
حدود ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هله هوله (junk food) مصرف می کنند و نزدیک ۹۷ درصد بی پول ها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هله هوله می خورند.
حدود ۸۰ درصد پولدارها روی «یک» منظور مشخص تمرکز کرده اند و تنها ۱۲ درصد بی پول ها چنین کاری می کنند.
حدود ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته ورزش می کنند اما ۲۳ درصد بی پول ها اهل ورزش مرتب هستند.
حدود ۶۳ درصد پولدارها هنگام رفتن سر کار به کتاب های صوتی گوش می دهند ولی تنها ۵ درصد بی پول ها چنین عادتی دارند.
حدود ۸۱ درصد پولدارها کارهایی را که باید در درازا روز سپریدن بدهند، لیست می کنند اما تنها ۱۹ درصد بی پول ها to-do list دارند.
حدود ۶۳ درصد والدین پولدار، بچه هایشان را ناچار می کنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند و تنها ۳ درصد بی پول ها چنین عادتی دارند.
حدود ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ می زنند الی تولدشان را تبریک بگویند ولی فقط ۱۱ درصد بی پول ها چنین کاری می کنند.
حدود ۶۷ درصد پولدارها اهداف شان را روی کاغذ می آورند و تنها ۱۷ درصد بی پول ها از این کارها می کنند.
در این مقاله منظور داریم ۵ طریق پسندیده برای فراموش کردن حوادث و رویدادهای ناگوار گذشته را ذکر کنیم.
طرز اندیشه خویش را تغییر دهید:
اگر ذهن شما بر روی موارد منفی تمرکز کند که در ماضی اتفاق افتاده است، زندگیتان در جهتی منفی حرکت خواهد کرد. به یاد داشته باشید که زندگی شما در جهتی حرکت میکند که افکارتان آن را تعیین کند. به همین خاطر است که افکار مثبت و روحیه بخش تاثیر بسیار بزرگی در زندگی هر فرد دارد.
هر چیزی که بر روی آن تمرکز کنید بر روی احساسات و نحوه زندگی شما نیز کارایی خواهد داشت. به جای اینکه تمامی تمرکز خویش را بر روی افکار منفی قرار دهید که در ماضی رخ داده است، بهتر است موقعیت جدیدی برای خویش بسازید. بازیافت تمامی افکار خود را پیش درآمد کنید و کوشش کنید افکار مثبت را جایگزین افکار منفی نمایید.
سعی کنید از جملات مثبتی همچون “من میتوانم کارهای نکویی اتمام دهم” ، “من زیاد باهوش هستم” ، “گذشتهها گذشته” ، ” هیچ چیزی نمیتواند جلوی رشد و موفقیت مرا بگیرد” کاربرد نمایید.
زمانی که از خواب بیدار میشوید این جملات مثبت را با صدای بلند تکرار کنید. خواهید رویت که در موعد کوتاهی حس زیاد احسان دارید.
رابطه خود را با برخی از دوستانتان قطع کنید:
همیشه در حیات ما افرادی هستی دارند که هیچ نقش مثبتی ایفا نمیکنند و فقط باعث کند شدن جریان زندگیمان میشوند. در این طور موارد قطع کردن رابطه بهترین گزینه است.
برای افرادی که میخواهند افکار منفی را برای دائم از ذهنشان پاک کنند، رابطه با دوستان منفی نیز باید قطع شود. باید خودتان را از این افراد دور نگه دارید زیرا آنها یادآور خاطراتی هستند که ذهن شما را به گذشته سوق خواهد داد.
وقتی میگویم رابطه را قطع کنید، منظورم یک انفصال ابدیت و تمرکز بر روی تصورات مثبت و روحیه تقسیم است. اگرچه انجام اینکار در آغاز کمی دشوار است اما ارزشش را دارد.
برای خودتان منظور مشخصی تعیین کنید:
یکی از مهمترین روشها برای فراموش کردن حوادث تلخ گذشته، مشخص کردن یک قصد ویژه برای آینده است. باید با این حقیقت آشنا باشید که بروز حوادث وخیم یا تجارب بد در گذشته به معنای رسیدن به پسین خط نیست.
شما پتانسیل کافی برای دسترسی به نقاط بزرگ در حیات را دارید. انگاشت کنید در آینده شغل بسیار بزرگواری سپریدن دادهاید، به دانشگاه رفتهاید، پیشه جدیدی کسب کردهاید و به رویای همیشگی خویش دست یافتهاید. دائم به تصورات و رویاهای مثبت خویش قیمت دهید و به فکر رشد و پرورش آنها باشید.
اهداف اختصار مدت و بلند مدت داشته باشید و برای رسیدن به آنها از برنامه ریزیهای درست و مشورت کسان با تجربه کمک بگیرید.
فراموش کردن گذشتههای تلخ
از مهمترین روشها برای فراموش کردن گذشته، مشخص کردن یک قصد ویژه برای آینده است
بخشیدن را یاد بگیرید:
یکی از مسائلی که از لحاظ احساسی و ذهنی اغلب کسان را ستوهی میکند، روحیه نبخشیدن است. کینه داشتن نسبت به یک نفر امثال خوردن سم است. در این حالت اولین نفری که آسیب می بیند خود شما هستید. همه ما اینکار را به خاطر خودمان اتمام میدهیم اما نمیدانیم تنها اتفاقی که رخ میدهد منهدم شدن احساسات و روحیه خودمان است.
بهترین گذرگاه برای فراموش کردن ماضی ، بخشیدن کسی است که اشتباه و ظلمی در حق شما انجام داده است. اگرچه انجام اینکار در حرف آسان است ولی اگر بتوانید اینکار را انجام دهید دریافتن سبکی خواهید داشت.
روحیه نفرت را با روحیه عشق ورزی و دوست داشتن عوض کنید. خواهید رویت اولین نفری که از این عشق سود میبرد خود شما هستید.
تحت کارایی پیمان دادن سایرین را متوقف کنید:
آیا لغایت به حال برایتان پیش آمده که دریافتن کنید هیچ آدم شما را درک نمیکند و هر تصمیمی میگیرید نمیتوانید آن را عملی کنید؟ اگر پاسخ شما به این پاسخ مثبت است پس آنها چیزی را که شما میبینید نگریستن نمیکنند. شما بدهکار هیچ کسی نیستید و بیچارگی نیست برای هر تصمیمی که میگیرید از دیگران پروانه بگیرید و رای و نظر آنها را نیز بدانید.
سعی کنید تایید گرفتن از دیگران را فراموش کنید و به خودتان حق زندگی کردن بدهید. شما نمیتوانید همه ملت روی زمین را راضی نگه دارید این پیشه غیر شدنی است. بعد به تعقیب سپریدن کار غیر ممکن نباشید.
اگر بخواهید کل کسان را راضی نگه دارید فقط اتفاقی که میافتد طاقت امیدی شماست. اصلا مهم نیست که شما چقدر انسان خوب و همنشین داشتنی هستید، همش افرادی در اطرافتان خواهند بود که شما را دوست ندارند و کارهایتان را نیز تایید نمیکنند.
این نیز بخشی از زندگی است بعد به فکر خودتان باشید و از حیات امروز خویش نهایت لذت را ببرید.
خوب بخوابید
خواب خوب به تقویت حافظه اپیزودیک کمک میکند که مرتبط با سررسید و مکان است. شواهد قابلتوجهی هستی دارند که اثر میدهند خواب REM (Rapid Eye Movement Sleep) نقش مهمی در تحکیم خاطرات پیوسته با یادگیری مهارتهای حرکتی مثل نواختن موسیقی یا دوچرخهسواری ایفا میکند. خواب شب بعد از آموختن یک مهارت جدید به تحکیم آنها در مغز کمک میکند لغایت بعدها مغز بتواند آنها را به طور خودکار اتمام دهد.
ادامه تحصیل
اغلب به کسان سالمند گفته میشود در حفظ عملکرد شناختی خویش کوشا باشند. در حقیقت، تحقیقات نشانه دیتا در مبحث حافظه، فقط گونه ها خاصی از فعالیتهای ذهنی کمک میکند. در مطالعهای که در سنه ۲۰۱۳ اتمام شد، محققان آمریکایی شرکتکنندگان ۶۰ الی ۹۰ ساله را مکلف کردند پانزده ساعت در هفته به مدت سه ماه یک چیرگی مشکل را بیاموزند، مشابه عکاسی دیجیتال. پس از این دوره ارتقای قابلتوجهی در آزمایشهای حافظه اپیزودیک دیده شد. این تأثیر در افرادی که آموزشهای سادهتر مانند حل جدول را اتمام داده بودند، دیده نشد.
به حافظه خود باور داشته باشید
مثبتاندیشی حافظه را تقویت میکند. محققان دانشگاه هاروارد فهمیدند که میتوانند عملکرد افراد شصت سال به بالا را در آزمایشهای حافظه درمان بخشند؛ تنها کافی است به صورت نیمه خودآگاه آنها را در معرض واژه ها مثبت و پیوسته با سن مشابه "عاقل"، "دانا" و "با بصیرت" قرار دهیم. در مقابل، واژههایی چون "آلزایمر"، "فراموشی" و "سردرگم" عملکردشان را تضعیف کرد.
اجتماعی باشید
داشتن زندگی اجتماعی پرکار از دست دادن حافظه را به تأخیر میاندازد. دانشمندان آمریکایی از کسان ۵۰ لغایت ۶۰ ساله خواستند در بین سالهای ۱۹۹۸ الی ۲۰۰۴ آزمایشهای حافظه اتمام دهند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که افت حافظه در اجتماعیترین کسان آماده در مطالعه، نیم میزان دیگر افراد بود. داشتن دوستان خوب، داوطلب شدن برای خیریه و دیگر اشکال تعامل اجتماعی از توان حافظه محافظت میکند.
منویِ غذایی حافظه
غذاهایی که میخوریم بر عملکرد شناختی ما تأثیر دارد. مطالعهای که در سال ۲۰۱۵ سپریدن شد پرتو داد که رژیمهای غذایی مدیترانهای با تفریق شدید بیماری آلزایمر، درمان عملکرد شناختی و همچنین درمان حافظه بلندمدت پیوسته است. پسغذاهای گیاهی مصرف کنید، مصرف گوشت قرمز را تفریق دهید و از روغنزیتون به عنوان منبع اصلی چربی استفاده کنید.»
در یک خانواده موفق و شاد:
- عبارت «دوستت دارم» اغلب از هر عبارت دیگری بین اعضای خانواده، رد و بدل می شود.
- هیچ فردی در خانواده نمی گوید که من به یکی از اعضا اعتماد ندارم.
- هفته ای یک بار و با کمک کل اعضای خانواده، کیک، شیرینی یا یک خوردنی جدید و خلاقانه اما ارزان و ساده پخته می شود.
- بی بهانه همدیگر را در آغوش می کشند و به هم انرژی مثبت می دهند.
- بانو برای شوهرش در جمع فامیل، میوه پوست میگیرد و برعکس.
- سرود خانوادگی دارند و یک ترانه را حفظ کرده و در وقت های بدحالی و خوشحالی با هم می خوانند.
- به طور کلی و به خصوص در موعد برگزاری مهمانی یا تماشای تلویزیون، به فکر ایجاد نشدن مزاحمت برای همسایه های شان هستند.
- جلسات خانوادگی هفتگی یا ماهانه دارند و در این جلسه ها همه اعضای خانواده پروانه دارند درباره مسائلی که اخ دارند، حرف بزنند.
- شرایط خانه به نوع ای است که بچه ها پیش از هر کسی، برای درد دل به والدین شان مراجعه می کنند.
- مادر خانواده، شیوه جاسازی خانگیِ غذاهای فست فودی همانند کالباس و همبرگر خانگی را یاد گرفته و درست می کند.
- کل اعضای خانواده در هزینه و مخارج، خودشان را ساحل والد می بینند و تا بی گمان امکان از تحمیل هزینههای اضافی امتناع می کنند.
- والد و مادر برای ورود به اتاق کودک شان، در می زنند.
- حتما هر ماه یک فیلم کمدی و باحال تماشا می کنند.
- والد خانواده هفته ای یکبار، ساعاتی از روز را با بچه هایش بدون مامانِ بچهها، به پارک می رود.
- تحت هر شرایطی و بهرغم خپگی کاری، حتما یک وعده غذایی در روز را در کنار یکدیگر می خورند.
- پدر و والده قبل از خواب برای فرزندشان داستان می گویند.
- برای خرید وسایل و چیدمان خانه از کل اعضای خانواده نظرخواهی می شود.
- زن و شوهر بر پایه یک قرار قبلی و ماهی دو بار بدون حضور بچه ها برای تفریح با یکدیگر وقت می گذرانند.
- درمواقع بحرانی، به جای قهر کردن و پیغام روانیدن برای هم، حرف می زنند و تا سخت حل نشده، گفت و گوی محترمانه را تعطیل نمیکنند.
- اعضای خانواده برنامه ریزی می کنند تا کمینه روزهای نخست هر فصل، با یکدیگر به یک کتاب فروشی بروند و طبق بودجه در عقیده گرفته شده، کتاب می خرند.
- بچههای خانواده در ساحل جامه های خودشان، برخی مواقع پیراهن و شلوار پدر و مادرشان را هم اتو می کنند.
- پسر خانواده برای خواهرش لواشک، پاستیل و گاهنامه می خرد.
- اعضای خانواده به اسراف، به خصوص تلف کردن آب دلنازک هستند و به یکدیگر گوشزد می دهند.
- الی حد امکان در زمان هایی که کل اعضای خانواده کناره هم هستند، به تماس های کاری یا اجتماعی شان پاسخ نمی دهند.
- یک بازی خانوادگی مثل دارت را به صورت پیکار بین خودشان برگزار می کنند.
- بچه ها بعد از خوردن غذا از والد و مادر سپاسگزاری می کنند و والد هم به چهره اختصاصی تر از مادر، مرسی گزاری می کند.
- مادر و دختر دو نفری به کافی شاپ می روند و با هم وقت میگذرانند.
- آلبوم تصویری از خاطرات مشترک، به خصوص سفرهایشان دارند الی باهم مشاهده کنند و با قیافه های قبلی شان مزاح کنند.
- ماهی یکبار بعید هم می نشینند و خاطرات شیرین باستانی ترشان را با هم بازبینی می کنند.
- پدر و والده هر روز به فرزندشان گوشزد می کنند که او می تواند و موفق خواهد شد.
- والد و مادرها، فرزندشان را با عبارت هایی مودبانه همچون «بابایی» و «دخترم» صدا می زنند.
- اولاد هر از گاهی از والد و مادربزرگ می خواهند که خاطرات و تجربه های جالب شان را تعریف کنند.
- روزنامه و مجلات شان را در دسترس بقیه اعضا می گذارند و درباره مطالب مفیدشان صحبت می کنند.
- اگر یگانه از افراد خانواده خشمگین شود، خیلی سریع برای او لیوان آبی آورده می شود و او را آرام میکنند.
- کسان بدون اجازه، به تلفن همراه و فایل های شخصی کامپیوتر یکدیگر سرک نمی کشند.
- تمام اعضای خانواده روی بازیافت آشغال ها به خصوص کاغذ دلنازک هستند.
- برای یکدیگر هدیههای کوچکِ بیمناسبت تهیه میکنند.
- کمپانی در یک جلسه مذهبی به صورت هفتگی در اولویت قرار دارد.
- کنترل تلویزیون همیشه در دست یک تن ویژه نیست و درباره تماشای برنامه های مورد علاقه، توافق و از خودگذشتگی می شود.
- پدر و پسر، ماهی یک بار به استخر می روند.
4 زنگ خطر که کارکرد سیستم خانواده را تهدید می کند
مدیریت خانواده
خطراتی که تعادل سیستم خانواده را تهدید می کنند
غفوری نسب**: همش برای داشتن یک خانواده کامیاب به دنبال این هستیم که چه باید کرد و چه توانمندی هایی را باید در خودمان برپایی کنیم لغایت بتوانیم خانواده ایده آلی را که در ذهن داریم تجربه نماییم اما در کنار این، باید به مواردی که مایه برهم خوردن ترازمندی خانواده می شود نیز پروا ویژه ای داشت. به عبارت دیگر آن بخش از رفتارها و نقطه نظر هایی که موجب می شوند کارکرد خانواده از حالت طبیعی خودش خارج شود و اعضا در سیستم خانواده احساس آرامش نداشته باشند، باید حذف شوند.
خوشبختانه خطراتی که تعادل سیستم خانواده را تهدید می کنند، حائز علایم هشداری است که پیش از وقوع هر رویداد غمگین کننده ای، خود را نشان می دهد و با درنظر دریافت آن ها و سعی برای رفعشان، می نا علاج اتفاق را پیش از وقوع کرد. از آن جا که خانواده متشکل از والدین و فرزندان است، هرکدام از اعضا به مناسبت جایگاهی که دارد، ممکن است با علایم هشداری روبه رو شود که در چهار حوزه رایج تر ذکر می شود.
1. زن و شوهر بیرون از خانه را به بودن در خانه ترجیح می دهند
اگر دوست دارید زمان کمتری را در خانه بگذرانید و بودن با خانواده برای شما جذابیت به مراتب کمتری از بودن با رفقا و همکاران دارد، این یک علامت آگاهی است. این با پیشه کردن متفاوت است. شدنی است مردان یا زنانی باشند که به واسطه شرایط اقتصادی، ساعات اکثریت را به شغل و کسب درآمد می پردازند که مد نظر این مطلب نیستند. مقصود آن موعد های آزادی است که شما ترجیح می دهید فقط یا با دوستان خویش سپری کنید تا این که در کنار خانواده باشید.
2. والدین، فرزندان را در جریان اختلافات شان قرار می دهند
هیچ ضرورتی ندارد فرزندان شما بدانند که همسر شما چه خصوصیات اخلاقی بدی دارد و با او چه مشکلاتی را از نخست لغایت حالا داشته اید. اگر والدین بحث ها و مناقشات خویش را در حضور فرزندان سپریدن دهند، دو بازتاب دارد: الف) موجب می شود فرزندان از دوگانگی نظر بین والدین سوء استفاده کنند. ب) جایگاه قدرتی که باید والدین در ذهن اولاد داشته باشند، خراش دار می شود. بنابراین پر واضح است که اگر در خانواده شما، فرزندان در جریان اختلافات والد و والده پیمان می گیرند، زنگ خطر به صدا درآمده است.
3. فرزندان با یکدیگر پرماسیدن رقابت شدیدی می کنند
واقعیت این است که بین اولاد همیشه نوعی حس کوشش برای بهتر بودن هستی دارد. برخی مواقع اوقات والدین نیز گرد از فرزندان را بنا به ویژگی های خاصی که دارد (به طور مثال زیبا بودن، باهوش بودن، فقط پسر یا تنها دختر بودن) باره پروا ویژه تری قرار می دهند. جدا از این که این گونه رفتار اشتباه است، باید درنظر داشت که همواره اولاد برای کسب امتیازات بیشتر کوشش دارند خود را در عقیده والدین به شکلی برتر نشانه دهند. ولی این نباید تبدیل به رقابتی شود که بر بنیاد آن روابط بین خواهران و برادران تان تعریف شود چراکه این حالت در اولاد برپایی نگرش های غلطی می کند که در آینده مبنای روابط آن ها در بزرگ سالی نیز می شود.
4. خانواده زن یا شوهر در جریان تمام رویدادها پیمان می گیرند
هر اندازه که به خانواده خود اعتماد داشته باشید و هر چقدر آن ها نگرش بی طرفانه ای داشته باشند، بازهم دلیلی ندارد که ریز رویدادها حیات خویش و همسرتان را به آگاهی آن ها برسانید. حریم خانواده و مرزبندی این حریم با دنیای خارج متعلق به اصلی است که گاهی فراموش می شود. هر اتفاقی بین شما و همسرتان رخ می دهد، باید در همان دنیای دو نفره تان باقی بماند. فقط مواردی را که باهم توافق دارید مجاز هستید با خانواده درمیان بگذارید.