قالب های فارسی وردپرس 2

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 2

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

بازتولید دروغ؛ چگونه فناوری تاریخ ما را تحریف خواهد کرد؟

اواخر بهمن‌‌ماه سال گذشته بود که خلاقیت یک وب‌‌سایت تازه، توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرد. کافی است سری به آدرس وب‌‌سایت thispersondoesnotexist.com بزنید. در نگاه اول، شما تصویر یک فرد عادی را می‌‌بینید؛ اما اگر کمی بیشتر دقت کنید، با عبارتی در گوشه‌‌ی پایین تصویر مواجه می‌‌شوید که می‌‌گوید: «این تصویر با یک الگوریتم شبکه‌‌‌‌ی رقابتی مولد (GAN) تولید شده است». بله، شاید هضم آن برایتان کمی دشوار باشد، ولی این چهره‌‌ها که به‌‌طرز هولناکی واقعی به‌‌نظر می‌‌رسند، متعلق به هیچ انسانی نیستند.

technology replication
technology replication
technology replication

تصاویر تهیه‌شده از thispersondoesnotexist.com، این افراد در دنیای واقعی وجود ندارند

فیلیپ وانگ، یک مهندس نرم‌افزار در اوبر (Uber) است که تصمیم گرفت این وب‌‌سایت را براساس نتایج فعالیت گروهی از پژوهشگران در انویدیا پایه‌‌گذاری کند تا افکار عمومی را از یک توانایی بالقوه‌‌ی فناوری در خلق تصاویر باکمک الگوریتم شبکه‌‌‌‌ی رقابتی مولد آشنا کند. این‌‌ها تنها برنامه‌هایی هستند که شامل دو شبکه‌‌ی عصبی می‌‌شوند. یکی از شبکه‌‌ها یک تصویر ایجاد می‌کند و دیگری تصمیم‌‌گیری می‌‌کند که  این تصاویر تاچه‌‌اندازه واقعی هستند و درواقع، خروجی برنامه‌‌ی اول را باهدف بهبود نتایج، به چالش می‌‌گیرد. هدف نهایی این فرایند، خلق تصویری است که عملا از چهره‌‌ی واقعی یک انسان غیرقابل‌تشخیص باشد.چهره‌‌هایی که در سایت وانگ دیده می‌‌شوند، بسیار واقعی هستند. این چهره‌‌ها می‌‌تواند متعلق به هر کسی در دنیا باشند؛ درحالی‌‌که چهره‌ها متعلق به هیچ‌ انسانی نیست.

چند روز پس از راه‌اندازی این سایت، OpenAI از ابزاری خارق‌‌العاده رونمایی کرد که می‌توانست با کمترین دخالت انسانی، متونی منسجم شامل چندین پاراگراف را از خود بنویسد. آن‌ها بااقتباس از نام فناوری دیگری که می‌‌توانست با مونتاژ تصویر چهره‌‌ی یک فرد روی چهره‌‌ی فردی دیگر، ویدئوهای جعلی تولید کند، این قابلیت تازه را دیپ‌‌فیکس (deepfakes) نوشتاری نام نهادند. در توضیحات گاردین این‌‌گونه آمده است:

این سیستم هوش مصنوعی متون چند کلمه‌‌ای تا یک صفحه‌‌ای را به‌‌عنوان ورودی دریافت می‌‌کند و می‌‌تواند چندین جمله را باتوجه به پیش‌‌بینی‌‌های خود در ادامه‌ی آن بنویسد.

OpenAI به‌‌علت نگرانی‌‌های ناشی‌‌از سوءاستفاده‌‌های احتمالی، هنوز نسخه‌‌ی کامل این فناوری را منتشر نکرده است. بااین‌‌حال، گاردین از این فناوری که با نام GPT2 شناخته می‌‌شود، برای نگارش یک داستان کامل درباره‌‌ی خود این فناوری استفاده کرده است. در مقاله‌‌ی اخیر، تنها دو پاراگراف در اختیار این برنامه‌‌ی رایانه‌‌ای قرار گرفت تا موضوعی برای شروع نگارش داشته باشد. درادامه، برنامه توانست به‌‌خوبی با ورودی‌‌های ارائه‌‌شده، یک داستان کامل از آب دربیاورد که تقریبا با نسخه‌‌های نگاشته‌‌شده توسط یک انسان تفاوت چندانی ندارد. شگفت‌‌انگیز آن‌‌که GPT2 حتی توانست چند نقل‌‌قول ساختگی نیز از سازندگان خود تولید کند. این فناوری پیش‌‌تر هم توانسته بود درحین نگارش یک متن آزمایشی درمورد برگزیت، نقل‌‌قول‌‌هایی جعلی از رهبر حزب کارگر انگلستان تولید کند.

متون GPT2 شباهت حیرت‌‌انگیزی به نوشته‌‌هایی دارد که یک انسان نوشته است، درصورتی‌‌که هیچ انسانی آن را ننوشته است.

اجازه دهید به ماجرایی دیگر نیز اشاره کنیم. در بهار سال گذشته، گوگل از دو فایل صوتی ضبط‌‌شده پرده‌برداری کرد. در این نوارهای صوتی از فناوری تقلید صدای گوگل به نام Duplex استفاده شد تا یک مکالمه‌‌ی تلفنی میان یک ماشین و یک فرد واقعی ترتیب داده شود. در اولین فایل صوتی، برنامه با یک سالن زیبایی تماس می‌‌گیرد تا یک نوبت رزورو کند. طی این مکالمه، برنامه با یک سری گزینه‌‌های ارائه‌‌شده ازسوی منشی مواجه می‌‌شود که مجبور بود از پس پاسخ به آن‌‌ها برآید. در فایل صوتی دوم، برنامه تلاش می‌کند تا یک میز برای شام رزرو کند و زنی که مخاطب این تماس تلفنی است، می‌گوید که امکان رزرو میز برای تعداد کمتر از چهار نفر وجود ندارد.

این مکالمات صوتی ضبط‌‌شده شباهت غریبی به‌گفته‌‌های یک فرد واقعی را دارد. اما در واقعیت، هیچ انسانی این کلمات را به‌‌زبان نیاورده است.

technology replication

پرده‌برداری گوگل از فناوری Duplex در هوش مصنوعی شگفتی دنیا را برانگیخت

اواخر سال ۱۸۷۷، توماس ادیسون درحالی که آخرین اختراع خود را به‌‌همراه داشت، وارد دفتر ژورنالعلمی Scientific American شد. آن‌‌گونه که سردبیران این ژورنال بعدها تعریف کردند، اختراع او شامل چند قطعه فلز بود که روی یک پایه‌‌ی آهنی با ابعاد ۰.۱ مترمربع قرار گرفته بودند. آن دستگاه درحقیقت، یک گرامافون بود که قادر به ضبط صدای انسان و بازپخش آن بود. سردبیران مجله علمی آمریکا بعدها نوشتند:

مهم نیست که تا چه‌‌اندازه با ماشین‌‌های مدرن و قابلیت‌‌های شگفت‌‌انگیز آن‌‌ها آشنایی داشته باشید یا اینکه چه‌‌میزان درکی از اصول کارکرد این دستگاه‌‌های عجیب داشته باشید، ممکن نیست درحالی‌‌که این صداهای مکانیکی را گوش می‌‌کنید، نتوانید تشخیص دهید که حواس شما درحال فریب‌‌دادنتان هستند.

ما قبلا هم به قابلیت شگفت‌‌انگیز شنیدن صدای مردگان ازطریق این دستگاه اشاره کرده‌‌ایم و هیچ شکی وجود ندارد که این قابلیت‌‌ها به همان اندازه شگفت‌‌آورند که به‌‌نظر می‌‌رسند.

درواقع، هیچ راهکار عملی برای تفکیک بشریت از فناوری او وجود ندارد. در سرتاسر تاریخ، فناوری برای بهبود و پیشرفت تجارب انسانی به‌‌کار گرفته شده است و این فناوری در خدمت هدف مهم دیگری نیز بوده است: «فناوری در بسیاری از موارد برای محافظت از بشریت تولید شده است.» این موضوع به‌‌ویژه در مورد پیدایش فناوری‌های ارتباطی (از صنعت چاپ گرفته تا گرامافون و اینترنت)، صادق بوده است. فارغ‌‌ازاینکه سازندگان این فناوری‌‌ها هنگام خلق آن‌‌ها چنین تصوری را داشته‌‌اند یا خیر و جدا از همه‌‌ی آن خدمات بی‌‌شماری که این فناوری‌‌ها برای ما به‌‌ارمغان آورده‌‌اند، باید به‌خاطر آورد که این‌‌ ابزارها تنها راهی برای یادآوری وجود بشریت به خود اوست؛ تا به خود یادآور شویم که ما هنوز وجود داریم.

هیچ راهکار عملی برای تفکیک بشریت از فناوری او وجود ندارد

شاید از همین جهت است که این سه پیشرفت اخیر در حوزه‌‌ی هوش مصنوعی قدری خاطرمان را مشوش می‌‌کند. برخلاف آنچه تاکنون شاهد آن بوده‌‌ایم، هرکدام از این دستاوردها چیزی بیش‌‌از یک «کپی‌‌» ساده از انسان‌‌ها و ارتباطات انسانی است. می‌‌توان گفت این‌‌ها به‌‌نوعی «بازتولید» محسوب می‌‌شوند. کمی تامل کنید، این تفاوت ظاهرا جزئی میان این دو کلمه، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

technology replication

بازتولید اطلاعات جعلی، قابلیتی خطرناک است که خواهد توانست تاریخ ما را نیز دستخوش تغییر کند

توجه به همین تفاوت میان دو عبارت «کپی» و «بازتولید» می‌‌تواند به ما بفهماند که در موضوع هوش مصنوعی، دقیقا با چه پدیده‌‌ای سروکار داریم: یک کپی و نسخه‌‌ی اصلی آن می‌‌توانند به‌‌صورت همزمان و مجزا از یکدیگر وجود داشته باشند. حتی اگر نسخه‌‌ی اصلی مفقود هم شود، نسخه‌‌ی کپی خود مدرکی است که ثابت می‌کند که  قبلا یک نسخه‌‌ی اصلی وجود داشته است. اما از آن‌سو، یک نسخه‌‌ی «بازتولیدشده» در حقیقت، نوعی دستکاری در نسخه‌‌ی اصلی با هدف ایجاد یک گونه‌‌ی جدید است. اساسا در این فرایند، بخشی از جوانب نسخه‌‌ی اصلی به‌‌کلی ناپدید می‌شود . این همان موضوعی است که آنچه را در سیلیکون‌ولی می‌‌گذرد، برایمان کمی نگران‌‌کننده جلوه می‌‌دهد. چرا که با انجام هر بازتولید موفق از چهره‌‌ها، کلمات و اصوات انسانی، آنچه که درسکوت ناپدید می‌شود، خود «انسان» است.

این ابزارهای جدید در هوش مصنوعی دیگر وجودمان را به ما یادآوری نمی‌‌کنند؛ در اصل، آن‌‌ها این موضوع را به ما یادآوری می‌‌کنند که شاید دیگر قرار نیست روزی وجود داشته باشیم. سال گذشته،مارتین کونز در مصاحبه‌‌ای چنین گفت:

ما در قالب یک گونه‌‌‌‌ی زیستی گردآورنده و یادآورنده بوده‌‌ایم. ما در هر جایی آثار خود را به‌‌جای گذاشته‌‌ایم.

این ۳ فناوری از هوش مصنوعی نه‌تنها وجودمان را به ما یادآور نمی‌شود؛ بلکه یادآوری می‌کند که شاید دیگر قرار نیست روزی وجود داشته باشیم

کونز درقالب یک کاشی‌‌کار استرالیایی درحال ساخت یک کپسول زمان است که خود نام «پروژه‌‌ی یادبود بشر» را برای آن برگزیده است. او شروع به ساختن کاشی‌های سرامیکی کرده که روی آن خاطرات شخصی، اخبار جهانی، متون کتاب‌‌ها و مطالعات علمی با لیزر حک شده است. این‌‌ کاشی‌‌ها به‌‌منزله‌‌ی توصیفی از بشریت برای کسانی خواهد بود که شاید در آینده‌‌ای دوردست در یک غار نمک میراث ما را بیابند.

این پروژه به‌‌سرعت توسعه یافته است. در حال حاضر، کونز سه دسته از مطالب را چاپ می‌‌کند:سرمقالات که شامل مجموعه‌‌ای از سرخط اخبار جراید جهان از تمامی دیدگاه‌‌های سیاسی و جغرافیایی هستند؛ مطالب سازمانی که شامل مقالات علمی، رساله‌‌ها، پروژه‌های هنری و موسیقی‌‌های پرطرفدار و حتی محل سایت‌های انباشت زباله‌‌های هسته‌ای است؛ و درنهایت آیتم‌های شخصی.

در حال حاضر، او بیش از ۵۰۰ کتیبه دراختیار دارد که بامشارکت افرادی از چندین و چند کشور تهیه شده است؛ این افراد، مطالب مورد نظر خود را ازطریق ایمیل برای او ارسال می‌‌کنند تا روی یک کتیبه چاپ شوند. این مطالب شامل امور روزمره، نامه‌‌های عاشقانه، مقالات روزنامه، رساله‌‌ها، متون وبسیاری از چیزهایی می‌‌شود که برایمان اهمیت دارد.

یکی از انگیزه‌‌های کونز در حفظ این خاطرات انسانی، از نگرانی‌‌های او درمورد عدم امکان ذخیره‌‌سازی آن‌‌ها در جاهای دیگر ناشی می‌‌شود. کونز می‌‌گوید:

دیر یا زود بنابر مسائل اقتصادی یا اکولوژیکی ما مجبور به پاک‌‌کردن اطلاعات خود خواهیم شد. این پاک‌‌سازی به‌‌صورت سازمان‌‌دهی‌‌شده انجام نخواهد شد و قرار نیست خود انتخاب کنیم چه اطلاعاتی باید باقی بماند (و چه اطلاعاتی پاک شود).

 ازاین‌‌رو پروژه‌‌ی یادبود بشر برای آن بنیان نهاده شده تا شاید روزی که دیگر نشانی از وجود ما در قرن بیست‌‌ویکم نبود، نوادگان ما بتوانند همچنان ما را به‌‌ خاطر آورند.

technology replication

کتیبه‌های پروژه‌ی یادبود بشر قرار است یکی از آخرین میراث‌های بشر برای آیندگان دوردست باشد

یک «پاک‌‌سازی بزرگ» می‌‌تواند بدین معنا باشد که اطلاعات ما برای همیشه نابود شوند، اما هنوز سرورهای ما وجود داشته باشند و دوباره بتوانند با داده‌‌هایی تازه پر شوند. حال با درنظرگرفتن این سه پیشرفت اخیر در هوش مصنوعی باید این پرسش را از خود داشته باشیم: درصورت وقوع چنین حادثه‌‌ای این فضاهای خالی قرار است با چه اطلاعاتی پُر شوند؟

درصورتی که روزی اطلاعات سرورهای ما پاک شوند، یک الگوریتم هوش مصنوعی جای خالی آن‌ها را با چه پر خواهد کرد؟

این ممکن است یک اشتباه بزرگ باشد که تصور کنیم درصورت نابودی اطلاعات مربوط‌به زندگی نسل ما، جای خالی آن‌ها دوباره با همان حقایق پُر خواهد شد. در عوض، ممکن است یک اتفاق عجیب رخ دهد: همان‌‌طور که هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه می‌‌دهد و الگوریتم‌‌های آن بهینه می‌‌شوند، ممکن است به‌‌ناگاه با جهانی مواجه شویم که در آن اطلاعات مفقودشده با اطلاعاتی جایگزین شوند که توسط انسان تولید نشده‌‌اند. این اطلاعات ممکن است تنها چیزی شبیه‌‌به اطلاعات بشری باشند؛ اطلاعاتی ضبط‌‌شده که تنها محصول ارتباط میان لایه‌‌های یک الگوریتم پیچیده در حلقه‌‌ای بی‌‌پایان باشند.

تصور این منظره هم هم هولناک است.

یک برنامه‌‌ی رایانه‌‌ای یک تماس تلفنی برقرار می‌‌کند؛ برنامه‌‌ای دیگر بدان پاسخ می‌‌دهد. یک الگوریتم یک داستان خبری می‌نویسد؛ الگوریتمی دیگر براساس آن یک رمان می‌‌نگارد. یک الگوریتم یک چهره‌‌ی انسانی تولید می‌کند؛ یک ربات از این تصویر برای ایجاد یک پروفایل در شبکه‌‌های اجتماعی استفاده می‌کند و شروع به تعامل با کسانی می‌‌کند که خود آن‌‌ها نیز ممکن است محصول یک الگوریتم دیگر باشند. بدین‌ترتیب با حلقه‌‌ای بی‌‌پایان از الگوریتم‌‌ها مواجه خواهیم شد که هریک روی دیگری سوار شده است.

مدت‌‌ها است که ترس ما از هوش مصنوعی از این گمان ناشی می‌‌شود که نکند روزی ما به‌‌صورت فیزیکی با یک کامپیوتر ادغام شویم و تبدیل به یک گونه‌‌ی سایبورگ شویم یا اصلا بدتر از آن روزی با فرارسیدن تکینگی فناوری به‌‌بردگی یک ابرهوش درآییم. اما واقعیت این است که امکان رخداد حوادث دیگری نیز می‌‌رود. ممکن است روزی با آینده‌ای رو‌به‌رو شویم که واقعیت فیزیکی ما دست‌‌نخورده باقی بماند؛ اما مجموعا نتوانیم احساسات و افکار واقعی خود را به‌‌خاطر آوریم؛ یعنی همان چیزهایی که از ما، انسان ساخته‌‌بودند. از آنجاکه در آن روزها سرورهای ما همچنان با ارتباطاتی «بازتولیدشونده»، به رشد سرطان‌‌گونه‌‌ی خود ادامه می‌‌دهند، ما به‌نوعی گرفتار بن‌‌بستی از انزوا خواهیم شد و انسانیت ما برای همیشه روی لوح‌‌هایی از سرامیک در اعماق یک غار کوهستانی مدفون خواهد شد.

بخشی از گوگل پلاس با نام Currents به کار خود ادامه می‌دهد

گوگل، چندی پیش سرویس گوگل پلاس خود را به‌صورت کامل تعطیل کرد، اما هنوز بخش‌هایی از آن برای دسترسی کاربران تجاری باز است. تنها چند روز پس از آنکه سرویس عمومی گوگل پلاس تعطیل شد، شرکت اعلام کرد که بخش تجاری با نام Currents به کار خود ادامه می‌دهد.

نام Currents برای کاربران گوگل چندان هم غریبه نیست. غول موتور جست‌وجو، قبلا اپلیکیشنی به‌صورت یک مجله‌ی اجتماعی عرضه می‌کرد که با گوگل پلاس هماهنگ می‌شد. بعدا، نام آن بهGoogle Play Newsstand تغییر کرد. برای کارنتس کنونی هم می‌توان چنین سرنوشتی متصور شد.

سرویس کارنتس، مانند گذشته به کارمندان امکان می‌دهد تا دانش خود را به اشتراک بگذارند. به‌علاوه،‌ مشتریان تجاری می‌توانند از امکانات گفتگوهای داخلی هم در این سرویس استفاده کنند.

حذف کامل نام گوگل پلاس از سرویس‌های گوگل، تصمیم درستی محسوب می‌شود. زمانی‌که آن‌ها، نسخه‌ی مصرف‌کننده‌های گوگل پلاس را تعطیل کردند، خبر وجود داشتن نسخه‌ای برای کاربران تجاری، تاحدودی مردم را گیج می‌کرد. به‌علاوه، تصمیم جدید شاید فرصتی برای توسعه‌دهنده‌های پروژه در گوگل باشد تا گوگل پلاس شکست‌خورده را به‌صورت کامل فراموش کرده و روی موضوعی جدید کار کنند.

تمرکز سرویس کنونی، دیگر تنها بر کاربران تجاری خواهد بود. درنتیجه، کار توسعه‌دهنده‌ها هم آسان‌تر می‌شود. البته، کدهای موجود از هسته‌ی شبکه‌ی اجتماعی مرده‌ی گوگل، هنوز نشان‌دهنده‌ی زمانی هستند که رهبران شرکت، آینده را در جستجوی اجتماعی می‌دیدند. آینده‌ای که هیچ‌گاه از سوی آن‌ها محقق نشد.

گوگل، ابزارهای تحلیل‌گر جدید مبتنی بر هوش مصنوعی رونمایی کرد

گوگل کنفرانسی به‌نام Google Cloud Next برگزار کرده که ابزارها و سرویس‌های جدید خود در حوزه‌ی خدمات ابری و صنایع وابسته را در آن معرفی می‌کند. بخشی از مراسم، به معرفی ابزارهای تحلیلی مبتنی بر هوش مصنوعی اختصاص دارد. ابزارهایی که با هدف به‌کارگیری هوش مصنوعی در چالش‌های عمومی کسب‌وکارها همچون ساختاردهی به داده‌ها ازطریق اسناد یا پیش‌بینی انبارداری و موارد مشابه به‌کار گرفته می‌شوند.

اولین سرویس معرفی‌شده، AI Platform نام داشت که در نسخه‌ی بتا معرفی شد. سرویس جدید، پلتفرم مخصوص توسعه‌دهندگان است که به تیم‌ها امکان می‌دهد در پروژه‌های یادگیری ماشین با هم همکاری کنند. جامعه‌ی مخاطبان پلتفرم جدید، توسعه‌دهنده‌ها، دانشمندان علوم داده و مهندسان داده هستند. آن‌ها می‌توانند در سرویس گوگل، مدل‌ها را به اشتراک بگذارند و همچنین آموزش و مقیاس‌دهی به روندهای کاری را نیز در همان داشبورد موجود در Cloud Console انجام دهند.

سرویس بعدی غول موتور جست‌وجو، Cloud AutoML نام دارد که نرم‌افزاری با هدف خودکارسازی تولید مدل‌های یادگیری ماشین است. گوگل، سال گذشته این سرویس را معرفی کرد. آن‌ها ابتدا AutoML Vision را معرفی کردند که سرویس Cloud Vision API را به‌نحوی بهبود داده تا دسته‌بندی‌های کاملا جدید وشخصی‌سازی‌شده از تصاویر را به‌خوبی شناسایی کند.

Cloud Computing

در رویداد امسال، AutoML Tables معرفی شد که به کاربران امکان می‌دهد یادگیری ماشین را در دیتاست‌های ساختاردهی‌شده و جدولی، پیاده‌سازی کنند. آن‌ها می‌توانند داده را از سرویس‌هایی همچون BiqGuery و دیگر ابزارهای ذخیره‌سازی مبتنی بر GCP، به سروس جدید گوگل تزریق کنند.

سرویس دیگر گوگل، به‌نام AutoML Video هم به‌صورت بتا معرفی شد که به توسعه‌دهنده‌ها امکان می‌دهد مدل‌هایی برای دسته‌بندی محتوای ویدئوها طراحی کنند. برخی از کاربردهای مهم سرویس جدید، در صنعت سرگرمی مشاهده می‌شود. در آن بازار، کسب‌وکارها می‌توانند با استفاده از ابزار گوگل، کارهای خود را با مواردی همچون خودکار کردن حذف تبلیغات از ویدئو‌ها یا ساخت گلچینی از آن‌ها آسان‌تر کنند.

ارسال و تحلیل داده در فضای ابری، با خدمات جدید آسان‌تر می‌شود

گوگل، علاوه‌بر موارد فوق، AutoML Vision Edge را نیز معرفی کرد که آموزش و توسعه‌ی مدل‌های شخصی‌سازی یادگیری ماشین برای دستگاه‌های رایانش لبه‌ای را بر عهده خواهد داشت. مدل‌های توسعه‌یافته توسط ابزار جدید گوگل، دقت بالا و تأخیر پایین‌تری نسبت به مدل‌های موجود خواهند داشت.

کنفرانس گوگل در حوزه‌ی خدمات ابری، میزبان سرویس دیگری نیز بود که Document Understanding AI نام داشت و باز هم در حالت بتا معرفی شد. همان‌طور که از نام سرویس بر می‌آید، گوگل با استفاده از این پلتفرم بدون سرور، دسته‌بندی، استخراج و شکل‌دهی بهینه‌ی داده‌ از اسناد دیجیتالی یا اسکن شده را به کاربران عرضه می‌کند. به‌علاوه، این سرویس با فناوری‌های همکاران گوگل همچون Iron Mountain، Box، DocuSign، Egnyte، Taulia، UiPatch و Accenture هم هماهنگ می‌شود.

google ai

هوش مصنوعی مخصوص مراکز تماس، ابزار دیگری بود که توسط گوگل معرفی شد. سرویسی به‌نام Contact Center AI که آن هم در حالت بتا قرار دارد. از مشتریان جدید سرویس مرکز تماس گوگل نیز می‌توان به 8×8، Avaya، Salesforce و Accenture اشاره کرد.

گوگل در بخش تحلیل داده، راهکارهای جدیدی را برای انتقال داده به سرویس ابری خود یعنی Google Cloud معرفی کرد. به‌علاوه، روش‌‌های جدید برای پاکسازی، دسته‌بندی و تفسیر داده نیز رونمایی شدند.

یکی از سرویس‌های مهم گوگل در دسته‌بندی و ترکیب داده‌ها، به‌نام Cloud Data Fusion معرفی شد که سرویسی با مدیریت کامل برای هماهنگ کردن داده‌ها از منابع متفاوت و اتصال آن‌ها با منابع دیگر است. سرویس جدید، به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا داده‌های انبارشده را دریافت کرده و برای تحلیل در BigQuery آماده کنند.

سرویس BigQuery هم در برنامه‌های جدید توسعه‌ای به‌نام BigQuery Data Transfer دریافت کرد که امکان ارسال داده‌های بیشتر را به کاربران می‌دهد. به‌علاوه، با استفاده از این سرویس توسعه‌یافته می‌توان جابه‌جایی داده‌ها از اپلیکیشن‌های SaaS به BigQuery را به‌صورت اتوماتیک و طبق زمان‌بندی مشخص انجام داد. این سرویس علاوه‌بر اپلیکیشن‌های خود گوگل، از بیش از ۱۰۰ اپلیکیشن مشهور SaaS پشتیبانی می‌کند که از میان آن‌ها می‌توان به Salesforce، Marketo، Workday و Stripe اشاره کرد.

Google Cloud Platform

انبار داده‌ی بزرگ و بی‌سرور گوگل، BigQuery، با سرعت زیادی درحال رشد است. در همین دوران، شرکت نیز تلاش می‌کند تا با سرویس‌های جدید، انتقال داده به آن را آسان کند. غول موتور جست‌وجو ادعا می‌کند حجم داده‌های تحلیل‌شده در سرویس مذکور، تنها در یک سال گذشته ۳۰۰ برابر رشد را تجربه کرد.

تحلیل‌گران داده می‌توانند با استفاده از ابزار جدید گوگل به‌نام Cloud Dataflow SQL، مسیر انتقال داده‌ی اختصاصی خود را بسازند؛ سرویسی که به‌زودی در فاز آلفا و به‌صورت عمومی عرضه خواهد شد. آن‌ها می‌توانند با استفاده از SQL، مسیرهای داده‌ای DataFlow را بسازند که به‌صورت خودکار، نیاز به پردازش داده‌‌ی دسته‌ای یا جریانی را تشخیص دهد. Dataflow SQL از همان سبک SQL استفاده می‌کند که در BigQuery هم دیده می‌شود. درنتیجه، تحلیل‌گران داده می‌توانند از آن در رابط کاربری بیگ‌کوئری هم استفاده کنند.

BigQuery از ابزارهای مهم گوگل در خدمات ابری محسوب می‌شود

در بحث تحلیل داده، ابزار جدیدی به‌نام BigQuery BI Engine در نسخه‌ی بتا از سوی گوگل معرفی شد. سرویس جدید، به کاربران بیگ‌کوئری امکان می‌دهد تا دیتاست‌های پیچیده‌تر را با نرخ پاسخگویی بسیار سریع و دقت بالا تحلیل کنند. ابزار مذکور، اکنون ازطریق Google Data Studio در دسترس قرار دارد. در ماه‌های پیش رو، کسب‌وکارهای ارائه‌دهنده‌ی ابزارهای هوشمندسازی تجاری مانند Looker و Tableau نیز می‌توانند از BI Engine استفاده کنند.

باتوجه‌به وابستگی بالای کسب‌وکارها به فایل‌های صفحات گسترده (مانند اکسل) برای آنالیز، گوگل ابزاری به‌صورت صفحات متصل به هم نیز ارائه خواهد کرد. این نوع از صفحات گسترده، به‌صورت کامل با دیتاست‌ها در بیگ‌کوئری ارتباط برقرار می‌کنند.

درنهایت، باید توسعه‌ی BigQuery ML را نیز به برنامه‌های آتی گوگل در حوزه‌ی خدمات ابری و هوش مصنوعی اضافه کنیم. این ابزار، به تحلیل‌گران داده امکان می‌دهد تا مدل‌های یادگیری ماشین را روی دیتاست‌های عظیم و به‌صورت مستقیم از داخل بیگ‌کوئری، بسازند. ارتباط آن‌ها با استفاده از SQL انجام خواهد شد. اکنون، BigQuery ML شامل مدل‌های جدیدی همچون K-Means Clustering و Matrix Factorization می‌شود که به‌ترتیب در فازهای بتا و آلفا ارائه شده‌اند. با استفاده از این مدل‌ها، می‌توان دسته‌بندی مشتریان و پیشنهاد محصولات را به‌کمک یادگیری ماشین انجام داد. به‌علاوه، کاربران اکنون می‌توانند مدل‌های یادگیری عمیق شبکه‌ی عصبی TensorFlow را نیز با استفاده از BigQuery ML بسازند یا به پروژه‌ی مورد نظر خود وارد کنند.

اثبت شده در بین سایت‌های معتبر

دوما اکثر سایت های جهان از وردپرس کاربرد می کنند. بر اساس پسینیان آمارگرفتن ها بیش از 30% از سایت های دانشمند از انجمن وردپرس فارسی  بهره‌گیری می کنند که این شمردن نکویی هست و اثر دهنده محبوبیت این سیستم مدیریت محتوا در بین سایت های دانشمند است. از سایت هایی که از وردپرس بهره‌گیری می کنند می طاقت از تارنگار فیسبوک و سایت AngryBirds و Google Ventures و سایت کوکا کولا و NY Times نام برد. وردپرس بیش از سیزده سنه است که در حال فعالیت بوده و لغایت امروز بیش از ۵۰ میلیون وب سایت از وردپرس استفاده می کنند.

امنیت بالا
سوما وردپرس مطمئن و با امنیت بالا هست. همونطور که گفتم اکثر سایت های گیتی از وردپرس کاربرد می کنند و الی حالا اندیشه نمی کنم بلاگ فیسبوک که از وردپرس بهره‌گیری می کنه و گرد از پر بازدیدترین سایت های جهان هست هک شده و یا امنیتش به خطر افتاده باشه.

البته بارها و بارها اعلام کردیم که امنیت امری کاملا نسبی است شما شدنی است یک سیستم عامل با امنیت بسیار زیر را بتوانید با استفاده از موارد امنیتی در نظر گرفته شده توسط خودتان به یک سیستم کاملا امن تبدیل کنید یا ممکن است یک سیستم با امنیت زیاد بالا را در پسندیدن شخصی که فرهنگ امنیتی ندارد پیمان دهید لغایت آن را به یک سیستم کاملا ناامن  تبدیل کند.

قیمت وردپرس
وردپرس جزو سیستم های اپن سورس هست. از برتری های یک سیستم اپن سورس این هست که سازنده آن سیستم تمام کد ها را به صورت کاملا رایگان در اختیار عموم افراد پیمان می دهد. بعد میتوانید همین حال که وردپرس را به صورت کاملا مجانی دانلود کنید.

نصب آسان و راحت
اولین چیزی که پس از دانلود و اجرای وردپرس روی سایت تان می بینیدیک نصب ۵ دقیقه ای راحت است. به گفته سازندگان وردپرس نصب وردپرس در پهنا چند دقیقه توسط یک فرد نه چندان چیره دست می‌تواند چهره گیرد.

به راحتی و با چند کلیک می تونید وردپرس رو نصب کنید. قبول ندارید و الی حال که نصب نکردید؟؟ امتحان کنید

استفاده راحت و بدون دردسر
استفاده از وردپرس بسیار آسان هست. پنل مدیریت وردپرس طوری ساخته‌شده که شما به‌راحتی می‌توانید بخش‌های گوناگون وبگاهتان را تغییر دهید و نیازی به برنامه‌نویسی یا تجارب پیشین نخواهید داشت. هر فردی با هر ادب فنی می‌تواند وب‌سایت خود را با وردپرس راه‌اندازی کرده و مدیریت کند و این یعنی قدرتی که وردپرس به شما خواهد داد.

It’s the power of Microsoft Word with the intuitiveness of an iPhone.

https://codex.wordpress.org/WordPress
بروزرسانی مداوم و قابلیت بک آپ گیری منظم
وردپرس هر چند مدت بروزرسانی میشه و با هر بروزرسانی قابلیت های نکوداشتن بهش اضافه میشه و وانگهی می تونید از سایتتون بک آپ بگیرید. البته برای بکاپ گیری از سایتتان باید از یک افزونه بکاپ گیری استفاده کنید که برای این باره هم افزونه های مجانی و غیررایگان مختلفی در وطن وردپرس منتشر شده.

۱۰ نقل قول الهام بخش از سر الکس فرگوسن درباره رهبری

الکس فرگوسن شاید یک میلیونر ۲۰ ساله ساکن سیلیکون ولی نباشد اما به حق طی ۲۵ سال مربیگری خود موفقیت‌های بسیاری کسب کرده که می‌توان آنها را ثمره یکی از مهترین ویژگی‌های وی به حساب آرود؛ مدیریت کارکنان.

الکس فرگوسن

تصور کنید قرار است رختنکنی پر از بازیکنان جوان، با انگیزه یا کم سن و سال را در کنار بازیکنان معروف و با تجربه در اختیار داشته باشید. در عین حال هم باید برای جوانان نقش پدر را ایفا کنید تا استعدادهایشان را شکوفا کنند و انگیزه‌ی خود را به مهارت تبدیل کنند. از سوی دیگر باید مراقب باتجربه‌ها باشید که ریتم و فرم مناسب خود را حفظ کرده و پای خود را از گلیمشان درازتر نکنند.

به همه این افراد، ده ها نفر از دستیاران، مربیان سطوح مختلف، کادر پزشکی، استعدادیاب‌ها، روابط عمومی و ...  را اضافه کنید که حداقل هفته‌ای یکبار به الکس فرگوسن گزارش می‌دادند و این مربی بر فعالیتشان نظارت داشت.

الکس فرگوسن

او در واقع یک باشگاه با سابقه و تاریخی که چندین سال موفق نبود را تحویل گرفت و با تمرکز روی جوانان و آکادمی پرورش بازیکن، تیم و باشگاهی ساخت که به یکی از معتبرترین برند‌های صنعت فوتبال یا حتی تجارت بدل شد.

به همین دلیل است که وی موفقترین مربی تاریخ بریتانیا و حتی جهان به حساب می‌آید و پس از بازنشستگی نیز سخنرانی‌های زیادی در زمینه رهبری و موفقیت انجام داده است. Anita Elberse مدرس دانشگاه کسب و کار هاروارد آمریکا در سال ۲۰۱۲ میلادی به مطالعه روش‌های منحصر به فرد مدیریت این اسطوره پرداخت و موفق شده برنامه و درس‌هایی بر مبنای فعالیت الکس فرگوسن طراحی کند.

الکس فرگوسن

حال با هم به مرور ۱۰ نقل قول الهام بخش از سر الکس فرگوسن می‌پردازیم که مسلماً تنها در زمین فوتبال کارایی ندارند و می‌توان از آنها در مدیریت کسب و کار‌های زیادی استفاده کرد؛

  • من هیچوقت تیمم را برای مساوی به زمین نفرستادم. اگر نخواهید ببرید بهتر است کلاً در میدان نبرد پای نگذارید.
  • شما نمی‌توانید همیشه دوست داشتنی ترین مربی باشید و در زمین برنده بمانید. از سو دیگر نباید بقدری ترسناک باشید که بازیکنان کلاً از شما بترسند. بهتر است جایی در این میان انتخاب کنید تا هم به شما ایمان داشته باشند و هم احترام تان را نگه دارند. چنین انتخابی منطقی خواهد بود.
  • وقتی شما مسئولیت مدیریت ۳۰ ورزشکار جوان و میلیونر را بر عهده دارید، نمی‌توانید کنترل خود را از دست بدهید. اگر آنها رفتار ناشایستی در پیش گرفتند، جریمه می‌شوند. اگر کنترل خود یا بازیکنان را از دست بدهید، باید با آنها خداحافظی کنید.

الکس فرگوسن

  • دلایل زیادی برای موفقیت تیم ما وجود دارد اما مهترین‌ آن انتظاری بود که از ما میرفت. ما مجبور بودیم به موفقیت خود باور داشته باشیم و برای رسیدن به آن به یکدیگر اطمینان کنیم.
  • مهمترین خصوصیت یک رهبر، نحوه عکس العمل نشان دادن وی به شکست است. این مسئله است که یک مدیر و تیمش را به موفقیت می رساند.
  • سالانه ۵۰۰۰ غاز از کانادا به فرانسه مهاجرت می‌کنند. آنها با آرایش V پرواز می‌کنند تا پس از مدتی غاز‌های پشتی بتوانند جای غاز‌های اول صف را بگیرند تا روند پیشروی تیم همیشه ادامه داشته باشد. این مسئله نشان می‌دهد که همکاری در طبیعت نیز به موفق می‌انجامد.
  • من به بازیکنانم گفته‌ام، اتوبوس تیم در حال حرکت است و هیچ وقت منتظر کسی نخواهد بود. باشگاه هم به همین شکل باید همواره پیشرفت کند. پس بهتر است آنها هم چنین روندی در پیش گیرند تا از بقیه جا نمانند.

الکس فرگوسن

  • تنها یک قهرمان می‌تواند یک شکست بزرگ را بپذیرد و پس از آن، سر خود را دوباره بالا بیاورد و دوباره آغاز کند. این است راه و روش یک قهرمان.
  • بسیاری از مدیران و مربیان زیاد حرف می‌زنند. تنها یکی دو کلمه نظیر آفرین یا خسته نباشی می‌تواند الهام بخش یک کارمند یا بازیکن باشید. شنیدن این کلمه، خیال او را راحت می‌کند و می‌تواند به استراحت بپردازد. گاهی اوقات سکوت قدرتی دارد که بسیاری کلمات نمی‌توانند به سطح آن برسند.
  • داد و فریاد بسیاری از اوقات جواب نمی دهد. هیچکس دوست ندارد جلوی دیگران نقد شود. برای همین است که من بلافاصله پس از بازی، تمام اشتباهات فرد را در رختکن به او گوشزد می‌کنم. این مسئله دقیقاً همان ساعت تمام می‌شود. دیگر در تمرین‌ یا بازی بعدی از او انتقاد نمی کنم چون می دانم این کار نتیجه ای نخواهد داشت.