اینکه پرداخت سود 15درصدی به سپردهگذاران بانکی در دنیا کمنظیر است و فقط معدود کشورهایی را میتوان یافت که بیش از این مقدار سود بانکی بپردازند، اما عبور نرخ تورم آبان از 18درصد درواقع سود واقعی سپردهگذاری را هم منفی میکند. شاید در این شرایط سپردهگذاران در لفظ 15درصد سود کنند، اما به طور واقعی باید زیان سه درصدی را هم متحمل شوند. این امر یکی از مهمترین دلایل برای خروج 8590میلیارد تومان سپردههای بانکی در طول هفتماهه اول سال جاری است. در این بین برخی فعالان بازار و کارشناسان تاکید دارند که بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج بیشتر سپردههای بانکی باید هرچه سریعتر نرخ سود سپرده بانکی را افزایش دهد. متاسفانه چنین تفکری در وهله اول موجب تنبلی اقتصادی میشود. یعنی افراد به جای اینکه با سرمایه خود فعالیت مولد انجام دهند و به اشتغالزایی و رشد تولید ناخالص داخلی کمک کنند، با سپردهگذاری بانکی در خانه خود استراحت میکنند و هر ماه سود خود را دریافت میکنند که این امر موجب افزایش حجم نقدینگی کشور هم میشود. حجمی که به تولید هم تزریق نمیشود و در نهایت رشد تورم را به همراه میآورد. سرشماری سال 95 نشان میدهد که فقط 147هزار نفر از ساکنان مناطق 1 و 2 تهران دارای درآمد بدون شغل هستند که قطعا بخش مهمی از این جمعیت صرفا از طریق سود بانکی کسب درآمد دارند. بدین ترتیب بالا نگهداشتن نرخ سود بانکی بر رکود هم دامن میزند. درنهایت بهتر است اکنون نرخ سود بانکی متناسب با سایر کشورها کاهش یابد تا شاید بخشی از این سرمایههای راکد به طرحهای سرمایهگذاری و اشتغالزا هدایت شود. طبیعتا برخی نگران این موضوع هستند که این بخش از سرمایهها هم وارد بازارهای سفتهبازی شوند، اما اکنون بیشتر کارشناسان متفقالقول هستند که دیگر بازارهای ارز، طلا، سکه و... قابلیت افزایش قیمت بیش از این را ندارند و بعید به نظر میرسد که در این شرایط و پس از شوکهای بهوجودآمده کسی خواهان سفتهبازی باشد.